کتاب گربه ای بود

Gorbe Ie Bood
کی بود کی بود
کد کتاب : 117232
شابک : 978-6009683482
قطع : خشتی
تعداد صفحه : 15
سال انتشار شمسی : 1401
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 3
زودترین زمان ارسال : 11 آذر
افسانه شعبان نژاد
مي‌گويند اول ارديبهشت ماهِ سال چهل و دو در شهداد وقتي كه بلبل‌هاي خرمايي شاد از هواي بهاري، ‌لابه‌لاي شاخه‌هاي نخل اين سو و آن‌سو مي‌پريدند و آواز مي‌خواندند، صداي گريه‌هاي نازك و كشدار نوزادي كه هشتمين عضو از خانواده‌ي شعبان‌نژاد بود، به نرمي با صداي بلبل‌ها در هم آميخت. صدايش با نسيم ملايمي كه از كوير مي‌آمد و برگ‌هاي نارنج و پرتقال باغ را نوازش مي‌كرد، همراه شد.آن نوزاد من بودم. نامم را افسانه گذاشتند و ناخودآگاه رو...
قسمت هایی از کتاب گربه ای بود (لذت متن)
گربه ای بود که دم نداشت- جای دمش طناب گذاشت- با خنده گفت: (چه ناز شدم!) - گربه ی دم دراز شدم- گربه، بدو بدو بدو - به کوچه رفت با دم نو- این یکی گفت: (وای یه طناب!- چقدر خوبه برای تاب!)یکی بدو بدو اومد- با قیچی زود جلو اومد- گفت : اینو قیچی می کنم- هم چون و هم چی می کنم و...