1. خانه
  2. /
  3. کتاب گربه ای بود

کتاب گربه ای بود

3.6 از 1 رأی

کتاب گربه ای بود

کی بود کی بود
Gorbe Ie Bood
انتشارات: لوپه تو
٪15
40000
34000
درباره افسانه شعبان نژاد
درباره افسانه شعبان نژاد
مي‌گويند اول ارديبهشت ماهِ سال چهل و دو در شهداد وقتي كه بلبل‌هاي خرمايي شاد از هواي بهاري، ‌لابه‌لاي شاخه‌هاي نخل اين سو و آن‌سو مي‌پريدند و آواز مي‌خواندند، صداي گريه‌هاي نازك و كشدار نوزادي كه هشتمين عضو از خانواده‌ي شعبان‌نژاد بود، به نرمي با صداي بلبل‌ها در هم آميخت. صدايش با نسيم ملايمي كه از كوير مي‌آمد و برگ‌هاي نارنج و پرتقال باغ را نوازش مي‌كرد، همراه شد.
آن نوزاد من بودم. نامم را افسانه گذاشتند و ناخودآگاه روحم را به شعر و قصه و افسانه پيوند زدند. اينگونه بخشي از آسمان آبي مال من شد. آسماني كه در خواب و بيداري به آن سفر كرده‌ام و سفر مي‌كنم.
قسمت هایی از کتاب گربه ای بود

گربه ای بود که دم نداشت- جای دمش طناب گذاشت- با خنده گفت: (چه ناز شدم!) - گربه ی دم دراز شدم- گربه، بدو بدو بدو - به کوچه رفت با دم نو- این یکی گفت: (وای یه طناب!- چقدر خوبه برای تاب!)یکی بدو بدو اومد- با قیچی زود جلو اومد- گفت : اینو قیچی می کنم- هم چون و هم چی می کنم و...

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب گربه ای بود" ثبت می‌کند