همه فکر میکردند مصطفی فوت کرده است. از ترس خشکم زده بود. رو به پرچم حضرت ابوالفضل گفتم: «این سرباز خودت است. قول میدهد سرباز خوبی تحویلت بدهم.» این اتفاق دقیقا قبل از ظهر روز نهم محرم رخ داد.
(برگرفته از متن ناشر)