هرچند مارکسیسم بیشترین روشنگری را در زمینهٔ رویگردانی از جامعهٔ سنتی و روی آوردن به مدرنیته انجام داده است، درک ماهیت گذار از جامعهٔ بازداری به جامعهٔ لذت نیازمند بینش روانکاوی است. نکتهٔ اساسیای که باید دربارهٔ جامعهٔ لذت بازشناخت این است که جستجوی لذت همواره در آن نافرجام بوده است. جامعه نهتنها لذتی را که وعده داده فراهم نکرده بلکه آن را بیش از پیش دسترسناپذیر ساخته است. آنچه جامعهٔ لذت آشکار میسازد امکانناپذیری هر گونه تجربهٔ مستقیم لذت است: اگر تلاش کنیم لذت را مستقیما تجربه کنیم، ناگزیر آن را از دست میدهیم.
مکگوان در فصل نخست این کتاب بین جامعهٔ بازداری و جامعهٔ لذت تمایز میگذارد و سپس شاخصههای مختلف جامعهٔ لذت و پیامدهای رویگردانی از جامعهٔ بازداری و رویآوری به جامعهٔ لذت فرمایشی را میکاود. او با تکیه بر آرای لکان و ژیژک در حوزهٔ آثار گوناگون ادبی و سینمایی به کاوش شاخصههایی میپردازد که در دگرگونی نظم اجتماعی مؤثرند.
تاد مکگوان پروفسور دانشگاه ورمونت است. او در مطالعات خود بر فلسفهٔ هگل، روانکاوی، و اگزیستانسیالیسم متمرکز بوده و دربارهٔ فصلهای مشترک این حوزههای اندیشه با سینما تأمل کرده است.
کتاب پایان ناخرسندی؟