1. خانه
  2. /
  3. کتاب وارث عذاب عشق

کتاب وارث عذاب عشق

نویسنده: فریده شجاعی
3.9 از 1 رأی

کتاب وارث عذاب عشق

Vares-e Azab-e Eshgh
انتشارات: البرز
ناموجود
110000
درباره فریده شجاعی
درباره فریده شجاعی
در دومین روز از دومین ماه تابستان سال چهل و هشت در شهر تهران پا به جهان گذاشتم تا رسالت انسانی‌ام را که برای آن آفریده شده بودم، به انجام برسانم. نامم را فریده گذاشتند، یک نام مصری به معنی یکتا، یگانه...
بیست و هشتم دیماه سال هفتاد و نه برای من یک روز بزرگ بود. روزی که توانستم امانتی را که خداوند در وجودم به ودیعه گذاشته بود به عاشقان عشق هدیه کنم. امانت عشق اولین نوشته‌ی من نبود بلکه پلی بود به سوی رسیدن به یک نیاز روحی بزرگ و سوگند به آنکه به قلم سوگند یاد کرد، عشق بود که قلم را به دستم داد و عشق است که مرا با خود می برد تا به آنجا که عشق است.
امانت عشق، وارث عذاب عشق، بوسه تقدیر، زندگی یعنی چکیدن، خشت اول، شب بی‌ستاره، خاک غریب، زیر سایه بخت، پروین، پدر و... ذره‌ذره‌های وجود من هستند که تقدیم به دوستداران قلم می‌شوند.
شخصیت و احساسات عمیق من در کتاب‌هایم متجلی شده و حتی اگر به دیده انتقاد نگریسته شوند با تمام وجود دوستشان می‌دارم و آن را از اعماق قلبم به خوانندگان آثارم هدیه می‌کنم.
اگر یک بار دیگر به دنیا بیایم دوست دارم بازهم فریده باشم و باز هم قلم به دست بگیرم زیرا عشق را در نوک قلم پیدا کردم.
قسمت هایی از کتاب وارث عذاب عشق

فرشاد به او نگاه کرد .نگاه غزل آتش به جانش می زد و دلش را غرق در اندوه می کرد.غزل بار دیگر دستهایش را جلوی صورتش گرفت و گریست.فرشاد موهای بلند و پریشان او را از چهره اش کنار زد و آرام آرام با او صحبت کرد.از غزل علت ناراحتی اش را پرسید.غزل همچنان که می گریست تمام اتفاقاتی را که برایش از زمان پا گذاشتن به هواپیما تا آشنا شدن با محمد و همچنین رفتن با او به ویلا و صحبت های محمد را یک به یک برای فرشاد تعریف کرد.او همچنین کارت ویزیت محمد را که در تمام این مدت روی قلبش گذاشته بود به فرشاد نشان داد و به او گفت که محمد را از جان و دل دوست داشته است.با وجودی که از عشق او ناامید شده باز هم نمی تواند او را فراموش کند .

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب وارث عذاب عشق" ثبت می‌کند