کتاب ماهیت و کارکردهای تفکر نقادانه و خلاقانه

The thinker's guide to the nature and functions of critical
مجموعه راهنمای اندیشه ورزان
کد کتاب : 12315
مترجم :
شابک : 978-6008547112
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 112
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2005
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 9
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب ماهیت و کارکردهای تفکر نقادانه و خلاقانه اثر ریچارد پل

رابطه بین جنبه ی انتقادی و جنبه ی خلاقانه معمولا بصورت اشتباه تعبیر می شود. تفکر انتقادی و خلاق هر دو دستاورد اندیشه است. خلاقیت فرآیند ساخت یا تولید را تحقق می بخشد ، تفکر نقادانه فرآیند ارزیابی یا داوری را انجام می دهد. تعریف دقیق کلمه "خلاق" حاکی از یک مولفه مهم است (مثلا "داشتن یا نشان دادن تخیل و خلاقیت هنری یا روشنفکرانه"). هنگامی که مشغول اندیشه با کیفیت بالا هستید ، ذهن باید همزمان هم تولید کند و هم محصولاتی را که تولید می کند داوری کند. خلاصه اینکه ، تفکر سالم هم به تخیل و هم به معیارهای فکری نیاز دارد.
در طول این کتاب راهنما ، نویسندگان پل و الدر درباره این ایده اساسی توضیح می دهند که نظم و انضباط روشنفکرانه همراه با اصالت و بهره وری است . و همچنین این قطب های تصور شده (تفکر انتقادی و خلاق) جنبه های جدانشدنی تعالی اندیشه را هستند. وقتی ما به این می اندیشیم که آیا ما با دنیوی ترین و مادی ترین اعمال روشنفکرانه سر و کار داریم یا تخیلی ترین هنرمند یا متفکر ، در واقع خلاقیت و انتقاد در هم تنیده شده اند. این طبیعت ذهن است که افکار را خلق کند. اگرچه کیفیت این خلق از فرد به فردی دیگر متفاوت است و همانطور که خود افکار ار فردی به فرد دیگر متفاوت است. دستیابی به کیفیت نیاز به معیارهای کیفیت دارد - و از این رو نیاز به انتقاد حس می شود.
پل و الدر در کتاب ماهیت و کارکردهای تفکر نقادانه و خلاقانه استدلال می کنند که اگر مردم اندیشه ی انتقادی و خلاق را به طور واقعی و عمیق درک کنند ، باید این دو پدیده را یکپارچه و واحد بدانند. بنابراین این راهنما ارتباط بین تفکر انتقادی و خلاق را از منظر مفهومی معرفی و تشریح می کند.

کتاب ماهیت و کارکردهای تفکر نقادانه و خلاقانه

دسته بندی های کتاب ماهیت و کارکردهای تفکر نقادانه و خلاقانه
قسمت هایی از کتاب ماهیت و کارکردهای تفکر نقادانه و خلاقانه (لذت متن)
رابطه میان جنبه خلاقانه و جنبه سنجشگرانه تفکر غالبا به درستی فهمیده نمی شود. یکی از عامل های این بدفهمی عامل فرهنگی است که تا حدود زیادی نتیجه تصویری است که رسانه های گروهی از اشخاص خلاق و سنجشگر عرضه می کنند. رسانه ها همواره شخص خلاق را شبیه یک دانشمند خل وضع نشان میدهند که قدرت تخیل بالایی دارد و خودجوش، هیجانی، و سرچشمه اندیشه های نادر است، اما غالبا در عالمی دیگر سیر می کند و از واقعیت های روزمره فاصله دارد. در عوض، شخص سنجشگر را، به غلط، شخصی صرفا ایرادگیر، شکاک، منفی نگر، خرده گیر، انعطاف ناپذیر، و عیب جو نشان میدهند؛ کسی که بر ایرادهای پیش پا افتاده تمرکز می کند، سختگیری بیجا می کند، لجوجانه ابراز نارضایتی می کند، و از خودجوشی، قدرت تخیل، و هیجان بی بهره است.

موضوع فرعی دیگری را هم بررسی می کنیم: اینکه هر گونه آفرینش معنا معمولا به صورت آفرینش سیستم (یا نظامی) از معناها در ذهن است، نه آفرینش معناهایی اتمی که هیچ پیوندی با هم ندارند. این ویژگی ناگسستنی خود اندیشه است. آفرینش هیچ معنایی بدون مسلم گرفتن معناهای دیگر امکان پذیر نیست؛ علاوه بر این، هر معنایی که آفریده می شود معناهای دیگری را در خود دارد (و آن معناها نیز معناهایی دیگر را)، انسان ها، هنگامی که می کوشند فهمی (هرچند ناقص) از معنایی پیدا کنند، به طور طبیعی سعی می کنند آن را در دسته ای از معناها جای دهند. وقتی که می کوشند انگارهای را بدون ارتباط با هر انگاره یا معنای دیگر بفهمند، آن انگارهدر ذهن پا نمی گیرد؛ با نظام های معنایی دیگری که در ذهن وجود دارند پیوند برقرار نمی کند.