نمایشنامهی «هیلدا» اثر ماری اندیای، نویسندهی فرانسوی است که به موضوع اخلاق سرمایهداری و نظام بیعدالتی به عنوان نوعی از سبک زندگی و تاثیر آن بر افراد می پردازد؛ افرادی که در ظاهر دم از برابری و عدالت میزنند.
«هیلدا»، اولین نمایشنامهای است که توسط یک رماننویس فرانسوی-سنگالی بهنام ماری اندیای نوشته شدهاست و درباره بردهداری مدرن است که در آن یک زن ثروتمند شیفته خدمتکار جدید خود که تازه استخدام کرده، میشود. «هیلدا» نشاندهنده تضاد رفتاری و گفتاری این قشر از افراد است و البته نویسنده از اینکه همزمان پیکان انتقاد را در برخی موارد بهسمت قشر ضعیف نشانه بگیرد، هراسی ندارد و تلویحا میکوشد تا این پیام را به مخاطب القا کند که تنها راه پایاندادن به این وضعیت اسفناک، داشتن شجاعت، عزتنفس و تسلیمناپذیری در برابر ظلم است.
بخشهای فراوانی از نمایشنامهی «هیلدا» به تکگوییهای خانم لومرشان اختصاص دارد؛ شخصیتی که برای فرار از ملالت روزمرگیهایش بهدنبال خدمتکار است. او که زنی چپگرا است و میکوشد خود را دلسوز و مدافع حقوق طبقه مستمند نشان دهد اما در پنهانکردن هیولای درونش ناموفق است.
این نمایشنامه تصویری روانشناختی از یک زن تنهای طبقهی بالای جامعه است که وسواس عجیبی نسبت به خدمتکار جدیدش، هیلدا دارد. نکته عجیبتر این است که وسواس خانم لومرشان حتی پیش از اینکه با هیلدا ملاقات کند شروع می شود. گویی که او قبلا تصمیم گرفته که وسواس جدید خود را انتخاب کند وسواس تازهی او هیلدا است. هیلدا به شخصیت جدید خانم لومرشان تبدیل خواهد شد؛ کسی که میتواند در خیال خود به او شکل دهد. این نمایشنامه درباره آسیبپذیریهای شخصی افراد است و مضامینی همچون «آیا از شخصیت خود راضی هستید؟» را بررسی میکند.
نکتهی اثر اندیای این است که خدمتکار جدید جایی در نمایشنامه ندارد و خانم لومرشان با شوهر هیلدا رابطه برقرار میکند تا در ابتدا اطلاعات بیشتری در مورد کارمند جدیدش به دست آورد، سپس قدرت غیرمنطقی فزایندهی خود را بر هیلدا و او اعمال کند.
کتاب هیلدا