کتاب «نظریه پسااستعماری و کردشناسی» نوشتهی جلیل کریمی، تلاشی نوآورانه و کمسابقه در بستر علوم اجتماعی ایران است که با بهرهگیری از چارچوبهای نظری پسااستعماری، به بررسی گفتمانهای پیرامون کردها در متون موسوم به کردشناسی میپردازد. اهمیت این اثر در آن است که «کرد» را نه صرفا بهعنوان یک موضوع مردمنگارانه، بلکه بهمثابه یک مسئله و پرسش نظری (پروبلماتیک) در نظر میگیرد. در واقع، کریمی میکوشد با استفاده از ابزارهای نظری برگرفته از اندیشههای ادوارد سعید و فوکو، نحوهی شکلگیری و بازنمایی کردها در متون علمی، تاریخی و فرهنگی را واکاوی کند. کتاب از دو بخش اصلی تشکیل شده است: بخش نخست، به مبانی نظری پسااستعماری اختصاص دارد و چارچوبی مفصل برای فهم مفاهیم کلیدی مانند شرقشناسی، قدرت، بازنمایی و گفتمان ارائه میدهد. این بخش اگرچه از منظر هدف کتاب ضروری به نظر نمیرسد، اما چیدمان نظری آن دقیق و سنجیده است. بخش دوم، که به تحلیل متون کردشناسی مربوط میشود، تلاش میکند نشان دهد چگونه این متون، سوژهی «کرد» را در قالبی کلی، ایستا و اغلب غیرتاریخی صورتبندی کردهاند. نویسنده در نقد خود از متون کردشناسی، آنها را زیر سلطهی همان گفتمان شرقشناسانهای میداند که در پی برساختن «دیگری»ای منفعل و غیرعقلانی است. از دیگر نکات قابلتأمل، انتخاب عنوان «کردشناسی» برای کتاب است؛ اصطلاحی که خود یادآور همان الگوهای شرقشناسانهای است که نویسنده درصدد نقد آن است. در مجموع، کتاب نظریه پسااستعماری و کردشناسی اثری جسورانه و نو در فضای آکادمیک ایران است که تلاش میکند با رویکردی انتقادی، گفتمانهای مسلط بر بازنمایی کردها را به چالش بکشد. این کتاب نقطهی عزیمت مهمی برای توسعهی «مطالعات کردی» در چارچوب انتقادی پسااستعماری است و میتواند الهامبخش پژوهشهای ژرفتر و دقیقتری در آینده باشد.