داستانی درباره ی زندگی، فقدان و سازش.
این اثر، قدرت بخشش و تجربه ی شفابخش رها کردن را به ما یادآور می شود.
ترکیب طرح داستانی و شخصیت های این کتاب، تجربه ای فراموش نشدنی را برای مخاطب رقم می زند.
چیزی به عنوان وضعیتی خالی از امید وجود ندارد، عزیزم، بلکه فقط آدم ها هستند که از آن وضعیت ناامید شده اند.
ما بخشیدن را با انتخاب بخشش آغاز می کنیم... با تصمیم گرفتن نه با احساس کردن. احساساتمان ما را به سوی بخشش هدایت نمی کنند. بیشتر اوقات، احساسات ما را به سوی مسیر مخالف سوق می دهند. به همین خاطر است که شخص ابتدا با تصمیم بگیرد که ببخشد. احساساتمان همیشه پیرو تصمیمات ما هستند.
میان یک آلمانی و یک نازی، تفاوتی وجود داشت. نیروی دریایی پر بود از آلمانی ها... اما نازی های کمی در آن بودند.