معناشناسی (semantics)، بخشی از زبانشناسی امروزی (زبانشناسی توصیفی و ساختگرا)، روشی برای بررسی واژگان و مفاهیم، از جمله واژگان و مفاهیم قرآن است.
تفاوت دانش تفسیر با معناشناسی زبانی در این است که در علم تفسیر، مفسّر از طریق لفظ و قرائن پیوسته و ناپیوسته به معنای آیات میپردازد؛ ولی معناشناس به دنبال مطالعه و بررسی شرایط تولید معنا و دریافت آن نزد خواننده است. معناشناس به جهانبینی حاکم بر آیات و فرهنگ واژهها مینگرد و اثر را با دید تولید دستورزبانی و گرامری نگاه نمیکند. برای وی واژهها مهماند؛ ولی مهمّتر از آن، روابط واژههاست که چگونه مسیری را میپیمایند تا به معنایی برسند.
پژوهشگر، از میان مکاتب مهم معناشناسی، مکتب بن (= قومی و فرهنگی) با تکیه بر روش ایزوتسو را مناسبترین مکتب برای معناشناسی آیات قرآن دانسته و از آنجا که روش ایزوتسو روش تدوین شدهای ندارد، روش مبتکرانهای را در چهار گام (معناشناسی واژگانی، میدانهای معناشناسی و مطالعات متنی و فرامتنی) در معناشناسی واژهها و مفاهیم قرآنی ارائه و بر اساس آن، به معناشناسی عبودیّت در قرآن پرداخته است.
(برگرفته از متن ناشر)