کتاب «شب بازی» داستانی بلند نوشتهی مجتبی تقویزاد است. این کتاب که قصهای جنایی و معمایی را روایت میکند در بستر شهر رشت و محلهی منظریه اتفاق میافتد. «شب بازی» ماجرای قتلی هولناک را روایت میکند که سالها پس از رخ دادن، با بازخوانی پروندهی قتل، راز آن برای خواننده آشکار میشود. داستان این کتاب در دههی شصت و هفتاد شمسی میگذرد و ماجرایی امنیتی دارد که در حاشیهی حوادثی همچون ترور آیتالله صادق احسانبخش، امامجمعهی دهه هفتاد رشت رخ میدهد. این رمان در کنار روایت قتلی هولناک با توصیفهای دلانگیز از محلهی منظریه که بافت قدیمی شهر رشت به حساب میآید، فضای کوچههای با اصالت این شهر را هم پیشروی مخاطب قرار میدهد. اما داستان «شب بازی» دربارهی زندگی مردی است که با پرونده قتلی درهم گره میخورد و او وارد دنیای از تعلیق میشود که تا پیش از بازخوانی پرونده از آن بیخبر بوده است. «شب بازی» از آنجا شروع میشود که حامد پناهی، قاضی دادگستری در ابتدای دههی هفتاد خورشیدی، پرونده قتلی را میخواند و همین نقطهای آغازی است برای ورود او به ماجراها و حوادث عجیبی که زندگی حامد را تغییر میدهند. پرونده مربوط به قتل زنی به نام زهرا است که بیش از دیگر پروندههای جنایی، حامد پناهی را درگیر خود کرده است. حامد در طی بررسی این پرونده به حقایقی دربارهی زندگی خود پی میبرد. «شب بازی» در دستهی داستانهای نوآر تقسیمبندی میشود و پر از تعلیق و گرهافکنی است. این داستان بهشکل خطی روایت نمیشود و زمان گاهی شکستهشده و مخاطب با رمان به دههی پنجاه و شصت شهر رشت هم سفر میکند. براساس گفتههای نویسنده، نوشتن این داستان هفت سال طول کشیده است.
کتاب شب بازی