«چطور کاملا ناپدید شویم و هرگز پیدا نشویم» نمایشنامهای نوشتهی فین کندی است. کندی با این نمایشنامه جایزهی جان وایتینگ را برای خود به ارمغان آورد که جایزهای است که پرداختن به جهان امروز و مسائل آن را معیار ارزیابی آثار هنری قرار میدهد. از قواعد نمایشنامه کندی معاصر بودن موضوع آن است و او در این نمایشنامه در پی آن است تا رویکرد جنبشی را نشان دهد که قصد آن نمایان ساختن وجه تاریک و غیرمتمدن سرمایهداری متأخر بدون ظاهرسازی و بزک است. نویسنده میخواهد در این نمایشنامه، ارزشهای جامعه را زیرسوال ببرد و دوگانههایی همچون خوب-بد، طبیعی-غیرطبیعی و درست-غلط را به چالش بکشد.
«چطور کاملا ناپدید شویم و هرگز پیدا نشویم» نمایشگر زندگی در لحظهی لیمینال است: گذاری دائمی از وضعیتی تعریف پذیر و ایستا به وضعیتی دیگر، که طی آن سوژه از تمام ارکان هویت خود تهی میشود، و بیآنکه حتی نام مشخصی داشته باشد به بیرون از مرزهای اجتماع و فرهنگ رسمی رانده میشود. از این نظر میتوان چنین تئاتری را واکنشی علیه نگرش محافظهکاری در سیاست دانست.
اصطلاح لیمینال که بیشتر برای فضاهای معماری کاربرد دارد برای توصیف مکان یا وضعیت تغییر استفاده میشود. این اصطلاح از سال 2019 وارد زیباییشناسی هنری شده است. فضای لیمینال ممکن است فیزیکی (به عنوان مثال یک خانه) یا روانی (مثلا دوره نوجوانی) باشد. تصاویر فضای لیمینال اغلب این حس انزوا را به تصویر میکشد و مکانهایی که اغلب مردم در آنها وجود دارند (مانند راهپلهها، جادهها، راهروها و یا هتلها) را بهطور نگرانکنندهای خالی از مردم نشان میدهد. زیبایی شناسی لیمینال ممکن است حالات وهم آلود، سورئال، نوستالژی و یا غمگینی را منتقل کند و پاسخ هایی از راحتی یا ناراحتی را برانگیزد.
کتاب چطور کاملا ناپدید شویم و هرگز پیدا نشویم