از زمانی که عینک به دنیای انسانها و بشریت وارد شده، با خودش فرهنگ، معنا و کارکرد مختص به خود را وارد کرده. کتاب «تاریخ فرهنگی عینک» به این موضوع در طول تاریخ بشریت میپردازد. استفانا سابین، نویسندهی کتاب «تاریخ فرهنگی عینک»، باور دارد که این ابزار در لایههای زیرین تحولات تاریخی و انقلابهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی تأثیر بسزایی داشته است.
اتفاقاتی مانند چاپ سربی، ماشینیکردن، خودکارسازی و دیجیتالیشدن زندگی چنان تغییرات بزرگی در بشریت هستند که میتوان هرکدام از آنها را بهعنوان انقلابهای دورانساز به شمار آورد. اما میتوان گفت اشیای بهظاهر پیشافتاده و کوچک نیز به تدریج تغییرات اساسی را در شرایط زندگی و زیست انسانها ایجاد کردند. عینک را میتوان جزء این اشیا در نظر گرفت. عینک که حاصل تلاشهای علم پزشکی و صنعت است، برای انسان امکان دقت بیشتر در زندگی و اطراف را فراهم کرد. علاوهبر این، باعث شد حرفههایی مانند خواندن و نوشتن و محاسبه و هرکاری که نیاز به دقت و ظرافت دارد، به وجود بیایند یا رونق بیشتری بگیرند.
استفانا سابین، نویسندهی کتاب «تاریخ فرهنگی عینک»، سرگذشت این ابزار را از روزگاران قدیم تا به امروز به صورت مختصر شرح میدهد. او از قومی به نام اینوئیتها میگوید که از اسکیموهای کانادا و گرینلند بودند و برای اینکه از چشمهایشان در برابر تابش آفتاب به برف محافظت کنند، از نوعی چشمبند که از عاج فیل ساخته میشد استفاده میکردند. و یا از امپراتور نرون میگوید که برای دیدن نبرد گلادیاتورها از سنگ زمرد بهجای عینک استفاده میکرد.
کتاب «تاریخ فرهنگی عینک» شامل هشت ناداستان دربارهی این ابزار بهظاهر پیشافتاده و تحولاتی بزرگی است که در تاریخ و فرهنگ و دیدگاه آدمها ایجاد کرده است. این کتاب که به نوعی تاریخ مختصر عینک را بررسی میکند، به سراغ امپراتورها، دزدها، راهبهها و روحانیون، نقاشان و شاعران و حتی جادوگران و مأموران مخفی میرود تا تأثیر این شیء را در اقشار مختلف جوامع کندوکاو کند.
کتاب تاریخ فرهنگی عینک