کتاب کتاب مفتقر

Moftaghar's book
روایت زندگی آیت الله شیخ محمدحسین غروی اصفهانی
کد کتاب : 128497
شابک : 978-6006254302
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 84
سال انتشار شمسی : 1393
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 6 خرداد

معرفی کتاب مفتقر اثر حسین سلیمانی

کتاب «کتاب مفتقر، روایت زندگی آیت‌الله شیخ محمدحسین غروی اصفهانی» زندگانی روحانی آرام نفسی را می‌گوید که مصائب و مشکلات را با سینه‌ای گشاده تاب می‌آورد و نیک می‌داند هر چه خدا بخواهد باید تسلیم بود آنچنان که غم از دست دادن فرزندش را آزمونی سخت از خدا می‌دانست و همیشه از او صبر طلب می‌کرد. این کتاب از روحانی می‌گوید که ثروت پدر را تماما هزینه تعلیم دین و راه حق و مبارزه نمود و برای خود رضایت خدا و خلق را از دل می‌خواست. نویسنده روحانی را معرفی می‌کند که سخاوت و معرفت او در این روزگار الگویی بی‌نظیر و سازنده است.

کتاب کتاب مفتقر

قسمت هایی از کتاب مفتقر (لذت متن)
وارد حرم حضرت امیر (ع) که می شوم، شلوغی گوشه ای از ایوان طلا چشمم را می گیرد. جلوتر که می روم حجره ای را می بینم. حجره به دو نیم تقسیم شده است؛ قسمتی برای ورود و قسمتی برای خروج. کنجکاو می شوم راز حجره را بفهمم. در صفی که منتهی می شود به حجره، پشت سر مرد میان سال عربی قرار می گیرم. دختربچه ی کوچکی که به پاکستانی ها شبیه است همراه پدرش در صف پشت سرم قرار می گیرند. مدتی بعد وارد حجره می شوم. قبری است و عکسی از یک روحانی بالایش؛ چهره ای که برایم آشناست. در ذهنم جست وجو می کنم و چیزی در میان ذهنم روشن می شود. مرور می کنم قبل از سفر که نام مفتقر را در اینترنت جستجو کردم و همین عکس آمد. باورم نمی شود. این جا مزار شیخ محمد حسین است؛ آیت الله شیخ محمدحسین غروی اصفهانی؛ مفتقر. با خود فکر می کنم، چه می شود اگر در این چند روز که این جایم جز کتاب دعا و مهر نماز و قرآن برای قرائت و تفکر، قلم هم در دست هایم باشد و بنویسم از شیخ؟ آرام وارد حجره می شوم و پایین پای شیخ می نشینم و فکر می کنم. نوشتنم از شیخ، در جوار او تمام شده است. مردم دسته دسته وارد حجره می شوند، فاتحه ای می خوانند و می روند. به عکس کوچک شیخ نگاه می کنم. ابهامی در چهره ی اوست. عمامه اش کوچک است و گویی نگاهت می کند. همه ی آنچه را برایش نوشته ام، مرور می کنم. می دانم که حق مطلب ادا نشده است.