«تاریخ به مثابهی نظام» اثر خوزه ارتگا ئی گاست، یک پژوهش فلسفی در مورد ماهیت تاریخ و نقش آن در زندگی بشر است. خوزه ارتگا گاست، فیلسوف و مقالهنویس اسپانیایی، در این کتاب دیدگاهی متفاوت از تاریخ ارائه میکند که فراتر از وقایع نگاری صرف رویدادهای تاریخی است. وی پرسشهای وجودی و متافیزیکی عمیقتری را دربارهی ماهیت تاریخ مطرح کرده و به بررسی آنها میپردازد. ارتگا گاست، در این اثر، به شرح بحران عقل غربی میپردازد و عقلگرایی، فیزیکالیسم و طبیعتگرایی پوزیتیویستی را که بر دوران مدرن حاکم بودهاند، نقد میکند. او ایدههای برجستهشده راجع به پیشرفت و آرمانشهر که تفکر معاصر را شکل دادهاند به چالش میکشد و استدلال میکند که اندیشیدن به معنای درگیر شدن در گفتوگو با شرایط است. در واقع، فلسفهی ارتگا گاست به عنوان پاسخی به بحران و تشخیص آن، نه تنها در مورد علوم یا مبانی آنها، بلکه بهعنوان الگویی عقلی برای انسان مدرن نیز مطرح میشود. او معتقد است که انسان وجود خود را به عنوان یک درام با یک پایان تلخ، یعنی مرگ، نقد میکند، انسان «زندگانی سرخورده» را کنار میزند و در خود تاریخ «دلیل اصیل و مستقل» خود را برای بودن مییابد.
کتاب با نقد رویکردهای سنتی به تاریخ آغاز میشود که اغلب تاریخ را به مجموعهای از روابط علّی-معلولی یا توالی قطعی وقایع تقلیل میدهند. در عوض ارتگا گاست پیشنهاد میکند که تاریخ باید به عنوان یک سیستم پویا درک شود، سیستمی که دائما توسط اعمال و انتخابهای انسانی ساخته و بازآفرینی میگردد. این نوشته به عنوان یک رسالهی فلسفی که در پی درک و فهم وضعیت بشر از دریچهی تاریخ است، همچنین عاملی است برای درک و وسیلهای برای تبیین واقعیت. برای ارتگا گاست عقل تاریخ را هدایت میکند و در نتیجه حقیقت در تاریخ کشف میشود. این کتاب، اثر قابل توجهی در فلسفه و به خصوص فلسفهی تاریخ محسوب میشود و همچنان به بحثهای معاصر دربارهی ماهیت دانش تاریخی و نقش فرد در شکل دادن به تاریخ مرتبط است.
کتاب تاریخ به مثابه نظام