بیشک ارتباط دائمی با کتابها یکی از جذابترین دلخوشیهای اهالی کتاب و داستان است. آدری نیفنگر، نویسندهی پرفروش امریکایی در داستان «کتابخانه سیار شبانه» به طور مستقیم اهالی کتاب را مورد واکاوی قرار داده است.
قهرمان داستان، خانم الساندرا یک شیفتهی کتاب است. این اشتیاق رفتهرفته از حالت عادی خارج میشود و روایت خیرهکنندهی داستان را شکل میدهد. یکی از عادات الساندرا پیادهروی شبانه است. او در یکی از این پیادهرویها ماشین کاروان بزرگی را میبیند که موسیقیهای آشنای او را پخش میکند. الساندرا که گویا مسخ کاروان شده سمتش میرود و متوجه میشود این کاروان یک کتابفروشی سیار است که از قضا تمام قفسههایش پر است از کتابهای خوانده شده توسط الساندرا. این موضوع و این دیدار شبانه تمام زندگی الساندرا را تحتتأثیر قرار میدهد، او یک کتابدوست حرفهای است و مشخص است که کشمکشهای داستانی از این مرحله برای او شروع میشوند.
روایت «کتابخانه سیار شبانه» تا جایی مخاطب را به یاد فیلم نیمهشب در پاریس اثر وودی آلن میاندازد؛ ولی داستان در بخش پایانی خیز بلندی برمیدارد و مخاطب را با معنای جدیدی که نویسنده در نظر داشته روبهرو میکند. داستان رویایی و سیاهی که آدری نیفنگر بامهارت آن را روایت میکند از اشتیاق وسواسگونهی الساندرا به کتابها استفاده میکند تا نقبی عمیق به گذشتهی این زن کتابدوست زده باشد و در تعریفی از "من کیستم" مخاطب را به چالش بکشد.
آدری نیفنگر خالق کتاب پرفروش همسر مسافر زمان مهارت خاصی در روایتهای رئالیسم جادویی دارد و در «کتابخانه سیار شبانه» نیز به زیبایی از این سبک بهره برده است. روایتی رویایی که رفتهرفته در تاریکی شب محو میشود، توصیفی است که میشود از این اثر ارائه داد!
کتاب کتابخانه سیار شبانه