محمد رحیم اخوت (زاده آذر ۱۳۲۴) نویسنده و منتقد معاصر ایرانی است.
آسمان پر از توده های پنبه ای و پراکنده ی ابر بود که آفتاب زرد غروب بر آن می تابید و شعله ورش می کرد. دیگر از آن «فرش بوته های خودرو، با کاکلی عین گیسوی نقره ای» و «دسته های گیسوی سفید پریشان در باد» و «پهنه زار نقره و زمرد» که سه ماه پیش در این بیابان نمناک از رگبار بهار دیده بودم و در یادداشت های روزانه ام نوشته بودم، خبری نبود. همه جا را بوته های خشک خار و خاک سوخته از آفتاب تابستان پوشانده بود؛ اما کوه ها و دره های فرورفته در سایه سار عصر، همان بود که بود. باد خنک هم از آمدن پاییز و شبی احتمالا سرد خبر می داد.