کتاب به پیانیست شلیک کن

Shoot the Piano Player
کد کتاب : 132431
مترجم :
شابک : 978-6229868379
قطع : پالتویی
تعداد صفحه : 262
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1956
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 12 آذر

معرفی کتاب به پیانیست شلیک کن اثر دیوید گودیس

کتاب «به پیانیست شلیک کن»، یکی از آثار کلاسیک ژانر نوآر ادبیات آمریکا است که توسط دیوید گودیس، نویسنده‌ی مشهور این سبک نوشته‌شده است. این رمان که در ابتدا با عنوان «آن پایین» در سال 1956 منتشر شد، پس از اقتباس سینمایی آن با عنوان فعلی «به پیانیست شلیک کن» شناخته شد.
داستان رمان روایتگر زندگی ادی، یک پیانیست تنها و منزوی در یک بار محقر در فیلادلفیاست. زندگی ساکن و یکنواخت ادی با آمدن برادرش ترلی که از دست گروهی گانگستر فراری است، دستخوش تحولات پرماجرایی می‌شود. ادی ناگهان خود را درگیر دنیای خشونت‌بار و جنایی می‌بیند که تراژدی هولناکی را برایش رقم می‌زند. نکته‌ی بارز این رمان، توصیفات تلخ و سیاه گودیس از زندگی انسان‌های حاشیه‌ای، زخم‌خورده و طرد شده جامعه هستند که در چنگال تنهایی، خشونت و فقر گرفتار شده‌اند. محیط‌های آلوده به جرم و جنایت، آدم‌هایی که راه غلطی در زندگی برگزیده‌اند و اکنون دست از پا درازتر گرفتار عواقب آن هستند.
گودیس با زبانی روان و در‌عین‌حال لحنی گزنده، از دنیای تاریک اراذل و اوباش و گانگسترها می‌نویسد و آن را با حس انسانی مشترک همه‌ی آدم‌ها برای رهایی از تنهایی و یافتن جایگاهی در جامعه پیوند می‌زند. او درواقع به‌جای محکوم‌کردن از روی قصاوت این افراد، سعی در درک وضعیت آنها دارد. دیوید گودیس که در سال 1967 درگذشت، یکی از چهره‌های شاخص ادبیات نوآر آمریکا بود. او در کتاب «به پیانیست شلیک کن» زندگی آدم های فراموش‌شده، محروم و گرفتار در دام خشونت و جنایت را به تصویر کشید و از این جهت، نوآر را از قالب صرف ژانر جنایی به سطحی فلسفی هم ارتقا داد.
در مجموع کتاب «به پیانیست شلیک کن»، یک اثر تراژیک و کلاسیک از دنیای سیاه و رازآلود نوآر است که نویسنده با مهارت در توصیف محیط‌ها و شخصیت‌پردازی، آن را به یک شاهکار در ژانر جنایی تبدیل کرده است.

کتاب به پیانیست شلیک کن

دیوید گودیس
دیوید لوب گودیس (زاده ۲ مارس ۱۹۱۷ – درگذشته ۷ ژانویه ۱۹۶۷) نویسنده آمریکایی داستان‌های جنایی بود که به دلیل تولید داستان‌های کوتاه و رمان‌هایش در ژانر داستانی نوآر مورد توجه قرار گرفت. گودیس که در فیلادلفیا به دنیا آمد، در طول سال های حرفه ای خود به تناوب در آنجا و در شهر نیویورک و هالیوود اقامت داشت.
قسمت هایی از کتاب به پیانیست شلیک کن (لذت متن)
با دقت به تاریکی نگاه کرد تا نشانی از آن تابلوی روشن بیابد. با خودش گفت: باید خودت را برسانی به ادی، پیش از این که دستشان به تو برسد. کاش هوا این قدر سرد و تاریک نبود، امشب شبی نیست که آدم پیاده بگردد به خصوص وقتی داری از بیوکی پر سرعت فرار می‌کنی که سرنشین‌هاش دو تا حرفه‌ای‌اند. به پایین خیابان نگاه کرد. کلبه‌ی هریت آنجا، انتهای خیابان بود. در را باز کرد و وارد شد. دنبال پیانو بود. صدای موسیقی را می‌شنید، اما خود ساز را نمی‌دید. تلوتلو خوران از کنار میزها گذشت، در مسیر موسیقی پیانو جلو رفت. رفت پشت سر نوازنده و گفت: سلام، ادی. نوازنده جوابی نداد، حتا شانه‌اش را تکان نداد، مرد حالا با صدایی بلندتر گفت، ادی. ادی، منم.