کتاب قتل در خوابگاه دانشجویی

Hickory Dickory Dock
کد کتاب : 28838
مترجم :
شابک : 978-9643637804
قطع : پالتویی
تعداد صفحه : 246
سال انتشار شمسی : 1403
سال انتشار میلادی : 1955
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 10
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب قتل در خوابگاه دانشجویی اثر آگاتا کریستی

کتاب «قتل در خوابگاه دانشجویی یکی از برجسته ترین آثار داستانی «آگاتا کریستی» است که توسط "مجتبی عبدالله نژاد" به فارسی برگردانده شده است. این داستان از دفتر کار هرکول پوآرو کارآگاه تخیلی بلژیکی آغاز می‌شود که در حال مطالعه‌ی نامه‌ای است که منشی‌اش خانم لمون تایپ کرده است. کارآگاه در نامه با سه غلط تایپی روبه‌رو می‌شود که پیش از این سابقه نداشته است. خانم لمون زنی خستگی‌ناپذیر و قوی است که هیچ‌گاه اشتباه نمی‌کند از این رو وجود سه غلط تایپی آن هم در یک نامه بسیار تعجب‌برانگیز بود. هرکول پوآرو پس از آن که جویای دلیل غلط‌های نامه شد، متوجه شد خانم لمون خواهری دارد که در دردسری عجیب افتاده است. خواهرش از سنگاپور به لندن آمده و در حال حاضر در پلاک 26 خیابان هیکری ساکن است و در کنار دانشجویان جدید که نیمی از آن‌ها سیاه‌پوست هستند مشغول به کار است. جدیدا در محل کار خواهر خانم لمون وسایل به طرز عجیبی گم می‌شوند و هیچ‌کس دلیل آن‌ها را نمی‌داند. خواهر خانم لمون قصد ندارد این موضوع را با پلیس در جریان بگذارد ولی هرکول پوآرو از هر پلیسی تیزهوش‌تر، دقیق‌تر و کنجکاوتر برای یافتن پاسخ معما است. این کتاب هم اکنون در وبسایت ایران کتاب قابل دسترس است و شما می توانی به صورت آنلاین آنرا سفارش دهید تا در کوتاه ترین زمان ممکن به دستتان برسد.

کتاب قتل در خوابگاه دانشجویی

آگاتا کریستی
آگاتا کریستی، زاده ی ۱۵ سپتامبر ۱۸۹۰ و درگذشته ی ۱۲ ژانویه ۱۹۷۶، نویسنده ی انگلیسی داستان های جنایی و ادبیات کارآگاهی بود.آگاتا کریستی با نام اصلی آگاتا مری کلاریسا میلر در شهر تورکی در ناحیه ی دوون انگلستان به دنیا آمد. پدر آمریکایی اش فردریک میلر نام داشت. مادرش کلارا بومر انگلیسی و از خانواده ای اشرافی بود. آگاتا به دلیل آمریکایی بودن پدر می توانست تبعه ی ایالات متحده نیز باشد، ولی هرگز از آن کشور تقاضای تابعیت نکرد. آگاتا دارای یک خواهر و یک برادر بود که هر دوی آن ها از وی بزرگ تر بودند.آ...
قسمت هایی از کتاب قتل در خوابگاه دانشجویی (لذت متن)
خانم لمون با لحن مرددی گفت: الآن نصف پرستاران بیمارستانها سیاهپوست هستند. تا جایی که می دانم خیلی هم از پرستاران انگلیسی بهتر و دلسوزترند. بگذریم... در مورد این طرح صحبت کردیم و بالاخره خواهرم راه افتاد. نه من و نه خودش نگران خانم نیکولتیس، صاحب خوابگاه، نبودیم. این خانم اخلاق متغیری داشت. گاهی خیلی مهربان و خوش برخورد و گاهی هم... چطور بگویم؟ برعکس بود. خیلی هم پخمه و ناخن خشک بود. با وجود این چون خواهرم زن کاری و همه فن حریفی است، احتیاجی به کمک او نداشت. کلا آدمی نیست که در مقابل بداخلاقی و ادا و اطوار بقیه جا بزند. شخصیت خودش را حفظ می کند و اجازه نمی دهد هر چرت و پرتی بارش کنند. پوآرو در تأیید سر تکان داد. با شرحی که خانم لمون از خواهرش داد، به نظرش آمد بی شباهت نیستند. خواهرش به دلیل ازدواج و آب و هوای خاص سنگاپور نرمتر شده، ولی مثل خود او روحیه ای مقاوم و سرسخت دارد. پرسید: خواهرتان این شغل را قبول کرد؟ بله. حدود شش ماه پیش اسباب کشی کرد و در پلاک ۲۶ خیابان هیکری ساکن شد. در مجموع کارش را دوست داشت و به نظرش جالب بود. پوآرو گوش کرد. تا اینجا سرگذشت خواهر خانم لمون از هر لحاظ معمولی بود. ولی گفتید اخیرا نگران شده. چرا؟