خانم لمون با لحن مرددی گفت: الآن نصف پرستاران بیمارستانها سیاهپوست هستند. تا جایی که می دانم خیلی هم از پرستاران انگلیسی بهتر و دلسوزترند. بگذریم... در مورد این طرح صحبت کردیم و بالاخره خواهرم راه افتاد. نه من و نه خودش نگران خانم نیکولتیس، صاحب خوابگاه، نبودیم. این خانم اخلاق متغیری داشت. گاهی خیلی مهربان و خوش برخورد و گاهی هم... چطور بگویم؟ برعکس بود. خیلی هم پخمه و ناخن خشک بود. با وجود این چون خواهرم زن کاری و همه فن حریفی است، احتیاجی به کمک او نداشت. کلا آدمی نیست که در مقابل بداخلاقی و ادا و اطوار بقیه جا بزند. شخصیت خودش را حفظ می کند و اجازه نمی دهد هر چرت و پرتی بارش کنند. پوآرو در تأیید سر تکان داد. با شرحی که خانم لمون از خواهرش داد، به نظرش آمد بی شباهت نیستند. خواهرش به دلیل ازدواج و آب و هوای خاص سنگاپور نرمتر شده، ولی مثل خود او روحیه ای مقاوم و سرسخت دارد. پرسید: خواهرتان این شغل را قبول کرد؟ بله. حدود شش ماه پیش اسباب کشی کرد و در پلاک ۲۶ خیابان هیکری ساکن شد. در مجموع کارش را دوست داشت و به نظرش جالب بود. پوآرو گوش کرد. تا اینجا سرگذشت خواهر خانم لمون از هر لحاظ معمولی بود. ولی گفتید اخیرا نگران شده. چرا؟
در این مطلب قصد داریم به تعدادی از کتاب های کلاسیک کوتاه بپردازیم که انتخاب هایی عالی برای ورود به جهان آثار کلاسیک به شمار می آیند.
برخی از محبوب ترین و پرفروش ترین نویسندگان در دنیای ادبیات، تمام مسیر حرفه ای خود را با به کارگیری هویت هایی جایگزین خلق کرده اند.
در این مطلب قصد داریم به شکل خلاصه با ویژگی ها و عناصر مهم «داستان نوآر» بیشتر آشنا شویم.
این تجربه به نظر برای بسیاری از نویسندگان پرفروش و موفق اتفاق افتاده است: مواجه شدن با واکنش های منفی، قبل از دستیابی به موفقیت.
در این مطلب به تعدادی از برجسته ترین نویسندگان بریتانیایی می پردازیم که آثارشان، جایگاهی ماندگار را در هنر ادبیات برای آن ها به ارمغان آورده است.
آگاتا کریستی، نویسنده ای انگلیسی بود که بیشتر به خاطر داستان های معمایی و جنایی اش شناخته می شود.
این دسته از کتاب ها، ضربان قلب مخاطب را به بازی می گیرند و هیجان و احساس ورود به دنیایی جدید را برای او به ارمغان می آورند.
سلام این پنجمین کتاب من از آگاتا بود و الان تمومش کردم. خب قطعا همه میدونیم که تو این ژانر آگاتا کریستی واقعا نویسنده عالی و خفنیه اما خب کتابهای زیادی داره و نمیشه توقع داشت همشون خوب باشه این کتاب هم به نظر من نسبت به کتابهای دیگه ای که ازش خوندم (یا هنوز نخوندم ولی شنیدم) اونقدر سطح بالایی نداره یعنی میشه تو کتابهای جنایی و معمایی یه کتاب خوب دونستش ولی توی کتابهای آگاتا یکم پایینتر از خوب قرار میگیره. اما در کل من از خوندنش پشیمون نیستم و بازم دوسش داشتم. کتاب گفتگو محوره و اگه از مکالمههای زیاد خسته میشین این کتاب رو نخونین. همچنین چون تو خوابگاه اتفاق افتاده وایب آکادمیک هم داره و اگه از این وایب خوشتون میاد از این کتاب هم به احتمال زیاد خوشتون میاد اما اگه بخوام بگم این کتاب رو بخرین یا نه به نظرم اول شاهکارهای آگاتا رو بخونین و اولویت خوندن با کتابهای بهتره. ترجمه و بقیه چیزا هم عالی بود از نشر هرمس کمتر از عالی انتظار نداریم.
اولین کتابی بود که از آگاتا کریستی خوندم. واقعا جنایی بود و توصیف اضافی و چرت مث بعضی دیگه از نویسندهها نداشت. ولی خب بگم خیلی هم شوکه کننده نبود اتفاقاتی که میفتاد. مث کتاب راهنمای کشف قتل از دخترخوب هالی جکسون، طبق سرنخ پیش میرفت. درکل باعث شد مشتاق باشم بقیه اثرات آگاتا کریستی رو بخونم
کتاب خوبی بود..جنایی_معمایی ژانر مورد علاقهی من هست..بهترین جنایی نبود که تا حالا خوندم ولی کتاب بدی هم نبود🙄اولین کتابی بود که از آگاتا کریستی خوندم و توقع داشتم روانی شم از خفن بودنش ولی اینطوری نشد😑البته متوجه شدم که کلا من یکی از آثار متوسط آگاتا گریستی رو انتخاب کردم برا شروع نه یکی از شاهکار هاش🤐