مصیبت بی گناهی اثری از داستان پلیسی توسط نویسنده بریتانیایی آگاتا کریستی است که برای اولین بار در بریتانیا توسط کلاب جنایی کالینز در 3 نوامبر 1958 و در ایالات متحده توسط در سال بعد منتشر شد.
یک شاهد مهم تا دو سال پس از اینکه مردی در قتل مجرم شناخته می شود، از نقش خود بی خبر است. وقتی او اطلاعاتی را که در اختیار دارد متوجه می شود، دوباره درد از دست دادن خانواده را باز می کند و دوباره این سوال را مطرح می کند که قاتل دو سال پیش چه کسی بوده است.
این رمان در زمان انتشار نقدهای متفاوتی دریافت کرد، زیرا منتقدان عموما با جنبه های روانشناختی داستان راحت نبودند. طرح داستان "نبوغ معمولی" او را داشت، اما فاقد "سلامتی" بود.
آرتور کلگری زمین شناس، دو سال پس از کشته شدن ریچل آرگیل، همسر و مادر پنج فرزندخوانده، در خانه آرگیل سانی پوینت ظاهر می شود. پسرش جکو محاکمه و زندانی شد و پس از 6 ماه زندان درگذشت. کلگری توضیح می دهد که جکو در قتل بی گناه است. کلگری مردی است که جکو را به شهر رساند و با او صحبت کرد، زمانی که مشخص شد قتل اتفاق افتاده است. کلگری از واکنش خانواده به اخبار او گیج شده است. و هیچ کس از تلاش او برای عدالت خشنود نیست.
تنش ها و سوء ظن های خانوادگی به طرز ماهرانه ای مدیریت می شوند و راه حل مشخصا شگفت انگیز است.
برخی از محبوب ترین و پرفروش ترین نویسندگان در دنیای ادبیات، تمام مسیر حرفه ای خود را با به کارگیری هویت هایی جایگزین خلق کرده اند.
در این مطلب قصد داریم به شکل خلاصه با ویژگی ها و عناصر مهم «داستان نوآر» بیشتر آشنا شویم.
این تجربه به نظر برای بسیاری از نویسندگان پرفروش و موفق اتفاق افتاده است: مواجه شدن با واکنش های منفی، قبل از دستیابی به موفقیت.
در این مطلب به تعدادی از برجسته ترین نویسندگان بریتانیایی می پردازیم که آثارشان، جایگاهی ماندگار را در هنر ادبیات برای آن ها به ارمغان آورده است.
داستان های جنایی، یکی از قواعد اساسی قصه گویی را به آشکارترین شکل نشان می دهند: «علت و معلول»
آگاتا کریستی، نویسنده ای انگلیسی بود که بیشتر به خاطر داستان های معمایی و جنایی اش شناخته می شود.
این دسته از کتاب ها، ضربان قلب مخاطب را به بازی می گیرند و هیجان و احساس ورود به دنیایی جدید را برای او به ارمغان می آورند.
مثل دیگر آثار آگاتا کریستی، خواندنی!