کتاب حجره گوشۀ پنهان ذهن جورجو آگامبن است؛ او با نگارش این کتاب پنجرهای رو به پستوی ذهن خود گشوده و ما را به نشستن در چارچوب آن دعوت میکند؛ کتاب حجره از فصلهایی کوتاه تشکیل شده است و هر فصل آن به بررسی یک نقاشی اختصاص داده شده است. آگامبن در هر فصل یکی از نقاشهایی را که دوست داشته در خلوتخانهاش آویخته باشد، برمیگزیند و سپس از منظری فلسفی به تأمل و تعمق در آن میپردازد. فصلهای این کتاب هریک چنان نوشته شده است که گویی نرمنرمک به کنار آگامبن میرویم تا زمزمههای او را بشنویم و از افکار او دربارۀ هریک از نقاشیهای این کتاب آگاه شویم. کتاب حجره گوشۀ دنجی است برای به خلوت رفتن و تجربۀ شهودی آمیخته به سحر نقاشی و غنای فلسفه.
از آنجا که حجره اول از همه جایی است برای خیره نگریستن، پس بنمایههای نقادانهای که قرار است آستان نگاه ما را از هر مانعی بزدایند، در پارهای از فقرات ما را به تعلیقه و شرح میطلبند. اشتغال ناگزیر ما به تعلیقهنویسی از این واقعیت نشئتگرفته که این قسم آثار، سوای جایگاهشان در تاریخ هنر، کدرهایی کلاسیک قلمداد میشوند و قرار بر این است که آموزه یا نظری از آنها بربگیریم، حال خواه شاگردان مکتبی آنها چشمان یا ذهن خواننده باشند.
کتاب حجره