1. خانه
  2. /
  3. کتاب آخرین زمستان دیکتاتور

کتاب مجبور به خیانت بودم

نویسنده: روتا سپتیس
3 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
5 از 2 رأی

کتاب مجبور به خیانت بودم

I Must Betray You
انتشارات: ابوعطا
٪15
290000
246500
3.8 از 1 رأی

کتاب آخرین زمستان دیکتاتور

نیکولای چائوشسکو
I Must Betray You
انتشارات: نگاه
٪15
385000
327250
5 از 1 رأی

کتاب فریاد نجواها

باید به تو خیانت کنم
I Must Betray You
انتشارات: هیرمند
٪15
289000
245650
معرفی کتاب آخرین زمستان دیکتاتور
روتا سپتیس، نویسنده‌ای تحسین‌شده برای رمان‌های تاریخی که زوایای کمتر دیده‌شده‌ی گذشته را روشن می‌کنند، در "آخرین زمستان دیکتاتور" روایتی پرکشش و غوطه‌ور ارائه می‌دهد. داستان در سال ۱۹۸۹، در ماه‌های پایانی حکومت دیکتاتوری نیکولای چائوشسکو در رومانی رخ می‌دهد و زندگی پسر نوجوانی را دنبال می‌کند که در دنیایی از ترس، نظارت و تصمیمات غیرممکن گرفتار شده است. سپتیس، که به دلیل تحقیقات دقیق و داستان‌سرایی هیجان‌انگیزش شناخته می‌شود، روایتی پرتنش و عاطفی خلق می‌کند که فضای خفقان‌آور یک رژیم توتالیتر را به تصویر می‌کشد و در عین حال به دوراهی‌های اخلاقی اعتماد، خیانت و بقا می‌پردازد.
کریستین فلورسکو، نوجوانی هفده‌ساله، رویای آزادی در سر دارد، اما در رومانی چائوشسکو، حتی فکر کردن به اعتراض می‌تواند خطرناک باشد. کشور در فقر و وحشت غرق شده، جایی که همسایگان از یکدیگر جاسوسی می‌کنند و پلیس مخفی-امنیت-شهروندان را به خبرچین تبدیل کرده است. وقتی کریستین مجبور می‌شود برای نجات خودش به این سیستم بپیوندد، به دنیایی کابوس‌وار پرتاب می‌شود که در آن باید میان خیانت به عزیزانش و به خطر انداختن امنیت خود، یکی را انتخاب کند. کریستین، در حالی که سعی دارد از خانواده‌اش محافظت کند، مخفیانه علیه سیستم مقاومت می‌کند. او ظلم رژیم را مستند می‌کند، به امید آنکه حقیقت را به گوش جهانیان برساند. سرنوشت او با جنبش بزرگ انقلاب در اروپای شرقی در هم تنیده می‌شود و به قیام خشونت‌بار و تاریخی مردم رومانی می‌رسد. در پس‌زمینه‌ی این رویدادهای واقعی، "آخرین زمستان دیکتاتور" زندگی در سایه‌ی یک دیکتاتوری را با دقتی هولناک به تصویر می‌کشد، در حالی که بر شجاعت کسانی که در برابر ظلم ایستادند، تأکید دارد.
در هسته‌ی این رمان، کاوشی در مفهوم ترس و کنترل دیده می‌شود. سپتیس به روشنی نشان می‌دهد که چگونه رژیم‌های خودکامه با ایجاد بی‌اعتمادی و نظارت مداوم، شهروندان را به سازش‌های اخلاقی وادار می‌کنند. سفر کریستین، بازتابی از آسیب‌های روانی زندگی در چنین محیطی است-دنیایی که حتی نزدیک‌ترین افراد نیز ممکن است تهدیدی پنهان باشند. یکی دیگر از مضامین کلیدی، بهای حقیقت است. اشتیاق کریستین برای افشای دروغ‌های رژیم، او را در معرض خطر قرار می‌دهد و این پرسش را مطرح می‌کند که مبارزه با بی‌عدالتی تا چه اندازه ارزشمند است و چه فداکاری‌هایی را می‌طلبد. سپتیس با پرداختن به مبارزات کریستین، بر تاب‌آوری روح انسانی و قدرت مقاومت، حتی در برابر ظلم طاقت‌فرسا، تأکید می‌کند. خیانت و وفاداری نیز در مرکز این داستان قرار دارند. کریستین در شرایطی قرار می‌گیرد که خیانت به نظر اجتناب‌ناپذیر است، اما او همواره به دنبال راهی برای حفظ شرافت و یکپارچگی خود است. این رمان، وزن عاطفی خیانت و دشواری اعتماد را در دنیایی که روابط می‌توانند کشنده باشند، بررسی می‌کند.
"آخرین زمستان دیکتاتور" یک تریلر تاریخی استادانه است که نه‌تنها ترس فلج‌کننده‌ی زندگی تحت یک رژیم دیکتاتوری را به تصویر می‌کشد، بلکه شجاعت لازم برای مبارزه با آن را نیز نشان می‌دهد. سبک داستان‌گویی سپتیس، هم پرتعلیق و هم عمیقا شخصی است و تاریخ را به روایتی زنده و ملموس تبدیل می‌کند. از طریق سفر کریستین، او فصلی تاریک از تاریخ را، که اغلب نادیده گرفته شده، روشن می‌کند و نشان می‌دهد که فداکاری‌ها و مبارزات مردم رومانی نباید به فراموشی سپرده شوند. "آخرین زمستان دیکتاتور" رمانی تأثیرگذار و پرقدرت است که به میل جهانی انسان به آزادی و توانایی پایداری در برابر ستم، می‌پردازد.
درباره روتا سپتیس
درباره روتا سپتیس
روتا سپتیز (Ruta Sepetys)،‌ لیتوانیایی است و اکنون در‌ آمریکا زندگی می‌کند. نام خانوادگی‌اش در لیتوانی، شپتیس خوانده می‌شود. اگر چه بعد از سالها شنیدن تلفظ سپتیس خودش هم هنگام حرف زدن، همین تلفظ را به کار می‌برد. سپتیس معتقد است که از قربانیان بالتیک، به عنوان کشورهای کوچکی در میان دست و پای ابرقدرت‌ها، آن‌قدر که باید نامی در تاریخ نمانده است. او در کتابهایش می‌کوشد داستان این افراد را روایت کند.
قسمت هایی از کتاب آخرین زمستان دیکتاتور

پدر من؟ پدرم هیچ‌گاه به مدرسه نمی‌آمد. به‌ندرت می‌دیدمش. او در کارخانۀ مبلمان‌سازی، شش روز در هفته، در شیفت‌های دوازده‌ساعته کار می‌کرد. گرهی درون شکمم پیچید. «چشم رفیق مدیر.» ...آیا خارجی‌ها متوجه می‌شدند؟ ما در رومانی همان کاری را می‌کردیم که به ما گفته شده است. به ما خیلی چیزها گفته شده. به ما گفته‌اند در سیستم کمونیسم همۀ ما با هم برادر و خواهریم. خطاب قرار دادن همدیگر با واژۀ «رفیق» تأکید بر برابری بینمان دارد؛ بدون هیچ طبقه‌بندی اجتماعی که بینمان تفاوتی ایجاد کند. برادران و خواهران شایسته در کمونیسم از قوانین تبعیت می‌کنند. من تظاهر به پیروی از قوانین می‌کردم. خیلی چیزها پیش خودم می‌ماند، مثل علاقه‌ام به شعر و فلسفه. به چیزهای دیگری نیز تظاهر می‌کردم. برای مثال، تظاهر می‌کردم شانۀ سرم را گم کرده‌ام، ولی درواقع ترجیح می‌دادم موهایم سیخ و رو به بالا باشد. تظاهر می‌کردم متوجه نگاه دخترها به خودم نمی‌شوم؛ همچنین تظاهر می‌کردم مطالعۀ زبان انگلیسی تعهدی به کشورم است. «کلمات اسلحه‌اند. نه‌تنها با اسلحه، من با کلمات نیز می‌توانم با دشمنان آمریکایی و انگلیسی‌مان بجنگم.» این چیزی بود که من می‌گفتم. کلاس اسلحه‌شناسی ما آماده‌سازی جوانان برای دفاع از کشور نام‌گذاری شده بود. ما در چهارده‌سالگی کار با اسلحه را در مدرسه فرا می‌گرفتیم. آیا در کشورهای دیگر، دانش‌آموزان زودتر از ما شروع می‌کنند یا دیرتر؟ یادم می‌آید این سوال را در دفترچۀ مخفی‌ام یادداشت کرده بودم. واقعیت این بود که علاقۀ فراگیری زبان انگلیسی در من هیچ ربطی به جنگ با دشمنانمان نداشت. به‌هر‌حال، مگر ما چند دشمن داشتیم؟ ...کلاس انگلیسی همیشه پر از دانش‌آموزان دختر باهوش و ساکت بود. دخترهایی که وانمود می‌کردم توجهی به آنها ندارم؛ و اگر زبان انگلیسی را فرا می‌گرفتم، بهتر متوجه شعر آهنگ‌هایی می‌شدم که غیرقانونی از رادیو صدای آمریکا گوش می‌دادم. بله غیرقانونی. چیزهای زیادی در رومانی غیرقانونی بود، ازجمله افکار و دفترچۀ مخفی‌ام، ولی متقاعد شده بودم که توانایی پنهان نگاه داشتن آنها را دارم. هرچه باشد، لایه‌های تاریکی وزین و ضخیم است.

نظر کاربران در مورد "کتاب آخرین زمستان دیکتاتور"
2 نظر تا این لحظه ثبت شده است
- مجبور به خیانت بودم

این کتاب رو از نشر ابوعطا خوندم و یکی از بهترین کتاب‌هایی بودش که توی ۱۴۰۳ داشتم واقعا خوندنش‌رو به همه پیشنهاد می‌کنم

1404/01/18 | توسطصدف وتثقی - کاربر سایت
0
|

🔺 از نشر ابوعطا خوندمش و واقعاااا یکی از بهترین کتاب هاییه که خوندم

1403/06/08 | توسطفاطمه زنجیریان
1
|