کتاب"شرکت خلاقیت" توسط یکی از موسسین استودیوی انیمیشن پیکسار، استودیویی که برنده جایزه اسکار بوده است و کارهای پر اقبالی چون Coco، Inside out و Toy Story را در کارنامه خود دارد، نوشته شده است. کتابی گیرا و تاثیرگذار که در مورد خلاقیت در کسب و کار و مدیریت و رهبری شرکت ها، راهنمایی ها و استراتژی هایی بسیار کاربردی ارائه میدهد.
کتاب"شرکت خلاقیت" برای تمام کسانی است که برای اصالت ارزش قائلند و به دانستن تمام آنچه پشت درهای پیکسار میگذرد، علاقمندند. سفری دقیق و تمام عیار به تمام جلسات بررسی علل موفقیت یا شکست پروژه ها، جایی که برخی از موفق ترین فیلم های تاریخ آنجا ساخته شده اند. این کتاب بطور کلی در مورد خلاقیت است اما همانطور که نویسنده راجع به مضمون کتاب مینویسد، این کتاب در مورد بیان ایده هایی است که بهترین ها را در ما ممکن میسازد.
در بیست سال اخیر، پیکسار جهان انیمیشن را تحت سلطه خود درآورده است و کارهای شگفت آوری را ارائه داده است که در باکس آفیس و اسکار، موفقیت های چشمگیری را رقم زده اند. لذت داستان پردازی، خط داستانی مبتکرانه و اصالت عاطفی، همه و همه از خصوصیاتی است که فیلم های پیکسار را به کلاس خلاقیت واقعی بدل کرده است. کتمول در این کتاب به ایدئال ها و تکنیکهایی اشاره میکند که پیکسار را به چنین موقعیت قابل تحسین و سودآوری رسانده است.
اد کتمول در جوانی رویایی در سر داشت؛ رویای ساختن اولین فیلم انیمیشن کامپیوتری. او رویایش را دنبال کرد و آن را تا دوره دکتری خود، پرورش داد و کامل کرد. در دوره دکتری دانشگاه یوتا، جایی که بسیاری از پیشگامان علم کامپیوتر، کار خود را از آنجا آغاز کردند، کتمول با جورج لوکاس شریک شد و اولین قدم را برای تاسیس پیکسار در 1986 برداشت. 9 سال بعد، انیمیشن داستان اسباب بازی ها اکران شد و دنیای انیمیشن را برای همیشه تغییر داد. اصلی ترین فاکتور در آن انیمیشن و 13 انیمیشن بعد از آن، فضای منحصر به فردی بود که کتمول و دیگر همکارانش در پیکسار، آن را بر پایه استراتژی های مدیریتی بنا کرده بودند که از روند خلاقانه محافظت و با روند سنتی مخالفت میکنند. استراتژی هایی مانند:
پرفروشترین کتاب از نظر نیویورک تایمز
مطرح شده به عنوان یکی از برترین کتابهای سال
مطرح شده به عنوان یکی از برترین کتابهای سال
مطرح شده به عنوان یکی از برترین کتابهای سال
مطرح شده به عنوان یکی از برترین کتابهای سال
شاید این بهترین کتابی باشد که تا به حال در مورد کسب و کار نوشته شده است.
راز تولید بیشتر کارهایی با کیفیت بهتر چیست؟ هر چند وقت یک بار، هالیوود کتابی را انتخاب میکند که به نظر میرسد ممکن اسن پاسخی داشته باشد. کتاب کتمول به سرعت در حال تبدیل شدن به کتاب مقدس جدید جمع های نمایشی است.
کاربردی ترین و عمیق ترین کتابی که تا به حال توسط یک متخصص در مقوله نوآوری نوشته شده.
داستانی جالب و جذاب درباره اینکه چگونه برخی از افراد بسیار باهوش، چیزی ساختند که عمیقا تجارت انیمیشن را متحول ساخت. کتاب شرکت خلاقیت، داستانی گویا و پر جزئیاتی از یک کسب و کار جذاب و پیچیده است. این کتاب به طرفداران پیکسار، بسیار توصیه میشود و برای طرفداران کتابهای مدیریتی، کتابی است که در قفسه کتابهای ارزشمند کتابخانه قرار خواهد گرفت.
هر صبح که به سمت استودیوهای انیمیشن پیکسار می روم، از کنار مجسمه بیست فوتی، چراغ مطالعه کوچک مهربان ( ۱) و از میان درهای دولنگه عبور می کنم. هنگام ورودم به اتاق میانی، که نمایی تماشایی با سقفی شیشه ای دارد، یک عروسک وودی ( ۲) در سایز انسان توجهم را به خود جلب می کند؛ عروسکی که تماما از آجر های اسباب بازی ساخته شده است. از پله ها بالا می روم و از کنار طرح های ساده و نقاشی های مربوط به شخصیت هایی عبور می کنم که باعث محبوبیت چهارده فیلم شده اند. این مسیر را هزاران بار رفته ام؛ اما هرگز برایم کهنه و تکراری نمی شود. در عین حال، هربار نیز به شدت تحت تاثیر فرهنگ منحصر به فردی قرار می گیرم که این مکان را توصیف می کند. محوطه پانزده هکتاری پیکسار دقیقا روی پل بی بریج ( ۳) شهر سانفرانسیسکو ساخته شده؛ جایی که قبلا کارخانه کنسرو سازی بوده است. این مکان را استیو جابز طراحی کرده و به ساختمان « استیو جابز » معروف است. این محوطه ورودی و خروجی هایی با الگوهای سنجیده شده و مناسب دارد که افراد را به گردهمایی، ملاقات و برقراری ارتباط تشویق می کند. در بیرون آن، یک زمین فوتبال، یک زمین والیبال، یک استخر شنا و یک آمفی تئاتر ششصد نفری قرار دارد؛ اما آنچه بازدید کنندگان به آن توجه نمی کنند ایده اتحاد و یکپارچگی این مکان است، نه اجتماع در آن. در حقیقت، استیو همیشه از افزایش توان همکاری بین افراد حمایت می کرد. انیماتورهایی که در اینجا کار می کنند آزاد هستند. آن ها تشویق می شوند دکور فضای کارشان را به هر شکلی که دوست دارند طراحی کنند. آ ن ها روزهایشان را در خانه های عروسکی صورتی رنگی می گذرانند که از سقف هایشان چلچراغ های کوچک و ماکت کلبه های ساخته شده از بامبوی واقعی آویزان است. در اینجا، قلعه هایی وجود دارد با مناره هایی پانزده فوتی از جنس یونولیت که بسیار دقیق رنگ شده اند؛ گویا از سنگ تراشیده شده اند. مراسم سالانه شرکت شامل « پیکسار پالوزا » ( ۴) است. در این مراسم، گروه های راک روی سن هایی هنرنمایی می کنند که روی زمین چمن برپا می شوند. شوند. موضوع این است که ما در اینجا برای عقاید و خصوصیاتمان ارزش قائل می شویم. در نتیجه، بازدید از این مکان احساسی خاص در بازدیدکنندگان به وجود می آورد؛ به گونه ای که اغلب می گویند تجربه قدم زدن در استودیوی پیکسار احساسی عجیب در آن ها ایجاد می کند؛ گویا چیزی در زندگی کاری شان گم شده که آن را پیدا می کنند؛ انرژی ای که می توان آن را لمس کرد، حس همکاری و آفرینندگی نامحدود یا حسی تازه و بکر که تکراری و پیش پاافتاده نیست. در حقیقت، حسی که آن ها لمس می کنند چیزی جدایی ناپذیر از موفقیت ماست؛ اما حتی این حس هم دلیل خاص بودن شرکت پیکسار نیست! شرکت پیکسار متفاوت است. هرچند همواره مشکلاتی وجود دارد که از دید پنهان اند، ما در اینجا برای آشکار کردنشان به سختی کار می کنیم، حتی اگر این کار برایمان بی نهایت دشوار باشد. هربار که به مشکلی بر می خوریم تمام قدرتمان را برای رفع آن متحد می کنیم. این شیوه چیزی فراتر از کار گروهی و همکاری با یکدیگر است. من صبح ها عاشق آمدن به سر کار هستم. همین اشتیاق مرا تحریک می کند و به صراحت احساس می کنم ماموریتی دارم. با وجود تمام این گفته ها، زمانی احساس می کردم که هدف چندان برایم واضح نیست. شاید با شنیدن این جمله شگفت زده شوید؛ اما حقیقت دارد. در ۲۲ نوامبر سال ۱۹۹۵، برای نخستین بار داستان اسباب بازی ( ۵) در سینما های آمریکا روی پرده رفت و به بزرگ ترین افتتاحیه روز شکرگزاری در تاریخ تبدیل شد. منتقدان در روزنامه های مختلف با عناوین گوناگون از آن یاد کردند: عنوان « مبتکر » در روز نامه تایمز، « برجسته » و « شاد کنایه آمیز » در نیویورک تایمز و « رویایی » در شیکاگو سان تایمز. واشینگتن پست هم نوشت: « برای یافتن فیلمی شایسته مقایسه با داستان اسباب بازی ، باید به سال ۱۹۳۹ و فیلم جادوگر شهر اوز ( ۶) برگردیم. »