کتاب حاضر، مجموعه 32 یادداشت است که برخی از آنها در روزنامههای تهران چاپشدهاند، که تمامشان تلاشی برای نوشتن درباره مسائل روز اجتماع بوده است. این یادداشتها کاملا پراکندهاند و حتی مجموعه دارای انسجام ایدئولوژیک نیستند. «باید بشود»، «تن کودک مثل برگ گل نیست»، «گرسنگی»، «نکتههای سادهای درباره اسیدپاشی»، «عبور از خط، اینکه بتوانی بگذری»، «چشمهای بازآمده»، «یک ماجرای پیچیده»، «لزوم یک حرکت اجتماعی»، «چونوچرای سفر» عنوانهای موضوعی این یادداشتها هستند. در یادداشت «تن کودک مثل برگ نیست» میخوانیم: «اصل خبر همیشه سادهتر و تکاندهندهتر از آن است که بتوانیم تصور کنیم. خبر را بلند مینویسند که مخاطب یکباره هول نکند. اگر خبرها را واقعی و یک سطری مینوشتند، خواندن روزنامه و شنیدن اخبار تلویزیون، از عوامل سکته قلبی و مغزی بود».
کتاب تن و جان آدمی