1. خانه
  2. /
  3. کتاب گیتانجلی

کتاب گیتانجلی

3 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
4.63 از 4 رأی

کتاب گیتانجلی

پیشکش سرود (شعر بنگالی)
Gitanjali
مترجم:
انتشارات: اتفاق
٪10
190000
171000
3.1 از 1 رأی

کتاب نیایش گیتانجلی

Gitanjali
ناموجود
20000
4 از 2 رأی

کتاب گیتانجلی

Gitanjali
ناموجود
79000
معرفی کتاب گیتانجلی
کتاب «گیتانجلی» نوشته بسیار زیبا و عرفانی توسط بزرگ ترین و معنوی ترین نویسنده و شاعر دنیا «رابیندرانات تاگور» باظرافت تمام به قلم تحریر درآمده است. کتاب صوتی گیتانجلی دربردارنده نیایش و دعاهای رابیندرانات تاگور است که کتاب بسیار عرفانی و معنوی را خلق کرده است. کتاب «گیتانجلی» به معنا و مفهوم پیشکش سرود است که این کتاب توانسته است جایزه نوبل را به خودش اختصاص دهد و برای رابیندرانات تاگور بسیار کتاب پرسودی بوده است
درباره رابیندرانات تاگور
درباره رابیندرانات تاگور
رابیندرانات تاگور، زاده ی ۷ مه ۱۸۶۱ و درگذشته ی ۷ اوت ۱۹۴۱، شاعر، فیلسوف، موسیقیدان و چهره پرداز اهل بنگال هند بود. نام آوریش بیشتر به خاطر شاعری اوست. وی نخستین آسیایی برنده ی جایزه ی نوبل بود. پدرش دبندرانات (مهاریشی) و مادرش سارادادیوی نام داشت. پدر تاگور غزل های حافظ را از برداشت و به اشعار فارسی علاقه وافری داشت. او خود را متعلق به سرزمین ایران می دانست. به تاگور لقب گوردیو به معنای پیشوا داده اند. وی از سردمداران دیرین و مدافعان سرسخت استقلال هندوستان به شمار می آید. رابیندرانات تاگور بزرگترین شاعر ایالت بنگال است که به دو زبان هندی و بنگالی شعر می سرود و اشعار خود را به انگلیسی نیز ترجمه می کرد. هم سرود ملی هند و هم سرود ملی بنگلادش از تصنیف های تاگور است.تاگور در سراسر مشرق زمین محبوبیت داشت. او به ایران علاقه ی فراوان داشت و دو بار به ایران سفر کرد: بار اول در اردیبهشت ۱۳۱۱ (بهار ۱۹۳۲) که به همراه عروس خود و دینشاه ایرانی (از پیشوایان پارسیان هند) به دعوت دولت ایران به این کشور سفر کرد و جشن هفتادمین زادروز او در تهران برگزار شد. تاگور در دیدار از تهران و شیراز با بسیاری از نویسندگان و سخنگویان ایرانی دوست شد. ملک الشعرای بهار در ستایش تاگور قصیده ای بلند سروده است. او در سال ۱۳۱۳ برای بار دوم به ایران سفر کرد.تاگور سرانجام در ۷ اوت 1941 در حالی که هشتاد سال و سه ماه از زندگیش می گذشت، جان سپرد. جسد او را در کنار رود گنگ سوزاندند و خاکسترش را به شانتی نیکتان، یعنی همان جا که مدرسه اش بود، فرستادند. تاگور نماند تا استقلال هند را ببیند اما بدون شک استقلال هند تا حد زیادی به اندیشه های او مدیون است.
قسمت هایی از کتاب گیتانجلی

رها کن این ذکر گفتن و غزل خواندن و تسبیح گرداندن را! / در آن کنج تاریک تنهای معبد با درهای بسته که را می پرستی؟ / چشم هایت را بازکن و ببین که خدایت روبه رویت نیست! / او آنجاست که برزگر، زمین سفت را شخم میزند؛ / او آنجاست که راه ساز سنگ ها را می شکند. / او با آن هاست، در آفتاب و در باران و پیرهنش همه خاکی است. / آن ردای مقدس را درآور / و حتی مثل او روی زمین خاک آلود بنشین! / رهایی؟ کجا باید دنبال رهایی گشت؟

نظر کاربران در مورد "کتاب گیتانجلی"
2 نظر تا این لحظه ثبت شده است

زیباترین و آرامش بخش‌ترین کتابیه که دارم میخونمش. فوق العاده اس.

1402/03/13 | توسطمرضیه یاری
0
|

وای خدای من تا به حال از خواندن یک کتاب ترجمه، اینقدر لذت نبرده بودم. گویی اشعار مولانا و حافظ را البته به نثر می‌خوانی. توصیه اکید می‌کنم ترجمه محمدتقی مقتدری از نثر ثالث را بخوانید. اصلا متوجه ترجمه بودن کتاب نخواهید شد. من تصمیم گرفتم برای دوستان عزیزم چند جلد از این کتاب هدیه بگیرم.

1400/07/18 | توسطاحمد ربیعی
5
|