یک داستان تمثیلی جذاب درباره ی سیاست های هند در ابتدای قرن بیستم.
مشارکتی مهم در پژوهش های بینارشته ای و فرهنگی شبه قاره ی هند.
یک موفقیت.
درس بزرگی که از سراسر تاریخ گرفته می شود، این است: آنچه می توانم از دیگران به زور بگیرم در واقع به خود من تعلق دارد.
وقتی انسان جز به چیزهای کوچک در زمان حال نمی پردازد، حقیقت را فراموش می کند و واقعیت را از دست می دهد.
ما زن ها هرگز مردان را نخواهیم شناخت. آنان هنگامی که در دنبال کردن کاری مصمم اند، هرگز در خرد کردن قلب ها تردیدی به خود راه نمی دهند تا جاده ای را که می خواهند ارابه شان را از آن عبور بدهند، هموار کنند.
می توان گفت که هدف اصلی این ژانر، «زندگی بخشیدن به تاریخ» از طریق ساختن داستان هایی درباره ی گذشته یا یک دوره ی تاریخی خاص است.
وقتی که آثار کلاسیک را مطالعه می کنید، در واقع در حال خواندن کتاب هایی هستید که نقشی اساسی در شکل گیری چگونگی نوشتن و خواندن ما در عصر حاضر داشته اند
ترجمهی کتاب چندان خوب نیست ولی زمانی که آن را میخواندم سخت تحت تاثیر قرار گرفتم. داستانی عاشقانه-سیاسی!