کتاب خوبی خدا شامل نه داستان کوتاه از نویسندگان به نام آمریکای شمالی است که به کوشش امیر مهدی حقیقت در سال 1385 گردآوری شده است.
یک ماه بعد، دکتر هنسون هم دست از لبخند زدن برداشت. مایک رفته بود توی کما. دکتر هنسون همچنان سروقت می آمد، کنار تخت می نشست و دستش را می گرفت؛ دستی که حالا جای سوزن سرم ها، مثل پرتقال قاچ کرده، خط خطی اش کرده بود. دکتر مکنزی هر روز می آمد. صبح و عصر هم پرستاری از بیمارستان می آمد و وظایفش را انجام می داد. آقا و خانم تیپتون به نوبت در اتاق مایک می نشستند. خانم تیپتون می نشست و دست ها را روی زانو قلاب می کرد. حالا مدت ها بود که دیگر راحت و آزاد گریه می کرد. آقای تیپتون ساعت ها به کتاب باز روبه روش خیره می ماند و تقریبا هیچ وقت آن را ورق نمی زد. لینگ دور از آن ها می نشست صندلی پشت میز مایک را کشانده بود کنار پنجره تا بتواند باغچه ی خانم تیپتون را تماشا کند. شبی که فرداش مایک به کما رفت، لینگ و کایک خواسته بودند مش تماشا کنند، ولی مایک سردرد وحشتناکی داشت و نور تلویزیون چشم هایش را اذیت می کرد. لینگ هم تلویزیون را خاموش کرده بود.
مایک چشمهایش را بالا آورد و به چشم های لینک نگاه کرد: تو می دانی کجا را اشتباه کرده ایم، نه ؟ لینک به نشانه نه سر تکان داد . " این که به جای شانس برای رحمت دعا کردیم . دست خودمان را رو کردیم . نشان دادیم که آماده ایم یک جورهایی با هر چیزی کنار بیاییم. "
تو عوضی شاید بدانی چطور صد تا صد تا کلمه روی کاغذ ردیف کنی ، ولی از احساسات یک زن هیچ کوفتی نمی دانی. جنازه ها بیشتر از تو حالیشان می شود .
این مجموعه داستان کوتاه واقعا عالی گلچین و ترجمه شده . داستان هایی که در عین سادگی علاوه بر اندیشه احساسات شما رو هم درگیر میکنه . یکی از کتاب هایی هست که میتونه باعث علاقه مند شدن به کتابخوانی در افراد بشه 🌱
یکی از عالیترین مجموعه داستان هایی که در ایران منتشر شده. سلیقه خوب انتخاب خوب متناسب با زمان
مجموعه داستان هایی خوشمزه و جالب