در جوامع باستانی و سنتی، جهان پیرامونی هم چون عالم صغیر تصور می شود. در مرزهای این جهان بسته، قلمرو ناشناخته ها، بی شکلی ها آغاز می شود. در این سو فضای نظام دار زیرا مسکون و سازمان یافته است وجود دارد؛ در آن سوی جهان، بیرون از این فضای آشنا، قلمرو ناشناخته ها و خطر شیاطین، اشباح، مردگان و بیگانگان خلاصه کلام، آشفتگی، یا مرگ، یا تاریکی قرار دارد. این تصویر از عالم صغیر مسکون که در احاطه قلمروهای غیرمسکون قرار دارد و یک آشفتگی یا سلطنت مردگان قلمداد می شود، حتی در تمدن های بسیار متکامل نظیر تمدن های چین، بین النهرین و مصر زنده مانده است. در واقع بسیاری از متون این دشمنان را به اشباح، شیاطین یا نیروهای هرج و مرج و آشوب تشبیه می کنند که به قلمرو عمومی حمله می کنند. از این رو دشمنان فرعون «پسران نابودی، گرگ ها، سگ ها» و غیره دانسته می شدند. فرعون به خدای رع، خدایی که بر آپوفیس اژدها ظفر یافت، تشبیه می شد، در حالی که دشمنانش را با همین اژدهای اسطوره ای یکی می دانستند.
از آن جا که آن ها حمله می کنند و توازن و تعادل و خود زندگی شهرنشینان (یا هر قلمرو دیگر مسکون و متشکل) را به خطر می اندازند، دشمنان به نیروهای شیطانی تشبیه می شوند، که درصددند بار دیگر عالم صغیر را در حالت بی نظمی و آشوب درآمیزند؛ یعنی، آن را منکوب کنند. نابودی این نظم موجود، الغای این تصویر کهن الگویانه، معادل با پس رفت به آشوب و هرج و مرج، به حالت قبل از نظم و شکل داری و دگرسانی بود که مقدم بر کیهان زایی قرار داشت. اجازه دهید متذکر شویم که همین تصاویر هنوز هم در اعصار خودمان زمانی که مردم می خواهند خطراتی را بیان کنند که نوع خاصی از تمدن را تهدید می کند، به کار برده می شوند؛ راجع به «آشوب و هرج و مرج»، «بی نظمی»، «اعصار تاریکی» که «جهان ما» در آن فرونشست، سخن بسیار است. چنین احساس می شود که همه این حالات اشاره به الغای نظم، الغای یک کیهان، الغای یک ساختار، و غوطه وری دوباره در حالتی دارد که روان، بی شکل و در نهایت بی نظم است.
روان شناسان اطلاعات بی نظیر، اما تبیینات
عمیق بسیار ناچیزی در کتاب های تاریخ ادیان [به دست آورده اند و آنها به این فکر افتاده اند تا این خلأها را با مطرح ساختن فرضیات کلی، و اغلب اوقات، نسنجیده و عجولانه پرکنند. خلاصه آن که، مشکلاتی که امروزه باید بر آنها فائق آمد، عبارت اند از: (الف) از یک سو عزم و تلاش برای کسب اعتبار تاریخ نگاری عینی «علمی»، یعنی تاریخ ادیان ناگزیر به رویارویی با اعتراضاتی است
که ممکن است در برابر تاریخ گرایی به معنای دقیق کلمه مطرح شود.