کتاب «فلسفه معاصر: مطالعاتی دربارۀ پوزیتیویسم منطقی و اگزیستانسیالیسم» نوشتۀ فردریک کاپلستون که در فارسی در مجموعۀ تاریخ فلسفۀ او به عنوان مجلد یازدهم به چاپ رسیده است، بررسی جامع دو جنبش فلسفی غالب در قرن بیستم است: پوزیتیویسم منطقی و اگزیستانسیالیسم. این کتاب که در ابتدا در سال 1956 نوشته شد و در سال 1972 بازبینی و ویرایش شد، مقدمهای دقیقی از این مکاتب فکری تأثیرگذار ارائه میکند و آثار فیلسوفانی مانند آ.ج. آیر، لودویگ ویتگنشتاین، مارتین هایدگر، ژان پل سارتر و آلبر کامو را مورد بررسی خود قرار داده است. پوزیتیویسم منطقی که همچنین به عنوان تجربهگرایی منطقی شناخته میشود، از حلقه وین در اوایل قرن بیستم ظهور کرد. این جنبش با تأکید بر اهمیت تحلیل منطقی و اصل آزمایشپذیری، به دنبال اعمال اصول علم تجربی در فلسفه بود. اصل آزمایش پذیری ادعا میکند که یک گزاره تنها در صورتی معنادار است که بتوان آن را بهصورت تجربی تأیید کرد یا اینکه آن گزاره توتولوژی (اینهمان) باشد. حلقۀ وین گروهی از فیلسوفان و دانشمندان، از جمله موریتز شلیک، رودولف کارنپ، و اتو نورات بودند که نقش مهمی در توسعه و ترویج پوزیتیویسم منطقی ایفا کردند. آنها بر حذف متافیزیک و تمرکز بر زبان علمی و روششناسی تأکید داشتند. از فیلسوفان دیگری که بر پوزیتیویسم منطقی تأثیر گذار بودن ا.ج. ایر و ویتگنشتاین، به خصوص رسالۀ منطقی-فلسفی (تتراکتوس) او است. کاپلستون این دو فیلسوف را نیز مورد بررسی خود قرار داده است. پس از ارائۀ مروری مختصر بر پوزیتیویسم منطقی، کاپلستون به سراغ نحلۀ دیگر، یعنی اگزیستانیسالیسم میرود. اگزیستانسیالیسم در مقابل، بر وجود فردی، آزادی و انتخاب تمرکز دارد. فیلسوفان این نحله به طور کلی، در برابر عقلگرایی انتزاعی فلسفه سنتی و دیدگاه جبرگرایانه علمی قرار دارند. متفکران اگزیستانسیالیست بر تجربه ذهنی افراد و بیمعنایی ذاتی زندگی تأکید داشته که باید با تعهد و عمل شخصی با آن مقابله کرد و از آن گذشت. فیلسوفانی که در این بخش از کتاب مورد بررسی قرار گرفته اند عبارتند از مارتین هایدگر، ژان پل سارتر و آلبر کامو. در پایان کتاب نیز کاپلستون به مقایسۀ تحلیلی این دو نحله پرداخته است.
کتاب تاریخ فلسفه 11