همه چیز در خوشی است اما یک حادثه باعث قطع شدن برق و باقی ماندن دو نفر در اقامت گاه تعطیلات می شود و آن ها در تاریکی و با وجود اختلافی که دارند پرده از رازهای زندگی خود برای هم برمی دارند. انگار تاریکی آن ها را شجاع تر کرده تا قصه بگویند و هراسی از قضاوت شدن هم نداشته باشند. دبی مکومبر با این فضاسازی، عاشقانه ای پرماجرا می نویسد که مخاطب را تا انتها و با قدرت با خود همراه می کند. او کریسمس را واسطه قرار می دهد تا آدم ها بتوانند اعتراف کنند و در این اعتراف ها انگار خود را از نو بیابند. انگار این خاصیت تعطیلات و قرار گرفتن در موقعیت هایی غیرروزمره است که آدم ها را برمی انگیزند تا روایت کنند.
کتاب جک فراست