کتاب سال گمشده

The Lost Year
کد کتاب : 143774
مترجم : تارا کاظمی
شابک : 978-9641704133
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 304
سال انتشار شمسی : 1403
سال انتشار میلادی : 2023
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

· برنده ی جایزه ی نشنال بوک

· برنده ی جایزه ی گلدن کایت

· بهترین کتاب سال به انتخاب مجله ی Kirkus

· بهترین کتاب سال به انتخاب مجله ی School Library

· بهترین کتاب سال به انتخاب Bank street

معرفی کتاب سال گمشده اثر کاترین مارش

سال گمشده داستانی بی­نظیر است که به دوران هولودومور، یا قحطی هولناک اوکراین در دهه­ ی سی میلادی، برمی­گردد و پرده از راز خانوادگی تکان­دهنده­ ای در آن دوران برمی­دارد.
متیو پسر سیزده ­ساله­ ی غمگینی است. پدر خبرنگارش برای مدتی نامعلوم در خارج از کشور گیر افتاده، مادر برای مراقبت از مادربزرگ صدساله­­اش در دوران همه­ گیری او را به خانه می­ آورد و به‌این‌ترتیب اضطراب و تنهایی متیو بیشتر می­شود.
هنگامی­که متیو در میان وسایل مادر مادربزرگش جست­وجو می­کند، چشمش به عکسی سیاه­ و سفید و قدیمی می­افتد، به‌کمک آن عکس، پنجره­ای را رو به فصلی پنهان از زندگی مادر مادربزرگ می ­گشاید و راز خانوادگی ویرانگری را کشف می­کند.
آخرین اثر کاترین مارش ماجراهایی را که در دهه ­ی سی میلادی در اتحاد جماهیر شوروی اتفاق افتاده به رویدادهای کنونی در ایالات متحده­ی آمریکا پیوند می­دهد و اطلاعات تازه­ای درباره ­ی هولودومور در اختیارمان می­ گذارد؛ قحطی وحشتناکی که میلیون­ها نفر از مردم اوکراین را به کام مرگ کشاند و ده­ها سال حکومت شوروی نگذاشت جهانیان از آن باخبر شوند.

کتاب سال گمشده

کاترین مارش
کاترین مارش متولد 11 نوامبر 1974 ، نویسنده ادبیات فانتزی کودکان و ویراستار مقالات غیر داستانی است.او قبل از انتقال به شهر نیویورک ، معلم دبیرستان بود و در آنجا شروع به نوشتن در مجله هایی مانند رولینگ استون و Good Housekeeping کرد. برخی از مقالات او در مورد ایالت نیویورک محل زندگیش ، در نیویورک تایمز منتشرشده است. او اکنون سردبیر مجله نیو ریپابلیک در زمینه ی سیاست و فرهنگ می باشد. او در واشنگتن دی سی زندگی می کند.
قسمت هایی از کتاب سال گمشده (لذت متن)
گفتم: «صبر کن ببینم. مامان هلن گفته بود که زن‌عمو و بچه‌هاش چیزی ندارن بخورن. یعنی تو برادر و خواهر داشتی؟» جی‌جی یکه خورد، چیزی نگفت. همه‌چیز و همه‌کس را از دست داده. حرف‌های آنا میخائیلوونا معنای تازه‌ای به خود گرفت. تعجبی نداشت که جی‌جی به میلا گفته بود احمق. این‌جوری فرض کرده بود. پرسیدم: «چند تا برادر و خواهر بودین؟» جی‌جی پوشه‌ای را باز کرد که رویش نوشته بود خاطرات هلن و نگاهی به صفحه‌ها انداخت. بعد صفحه‌ای را دستم داد...