نجات دنیا آزمونی است که هیچ مدرسهی جادویی نمیتواند شما را برایش آماده کند.
من، اوریون و متحدهایمان نقشهای برای فرار از مدرسه کشیدیم. نقشهای که قرار بود دنیا را بهجایی امن تبدیل کند و قلمروها در صلح و صفا زندگی کنند. همهی بچهها بیرون بروند. این جهنم برای همیشه تمام شود… و عملی شد. نقشه را اجرا کردیم.
هاه، چه شوخی مسخرهای! راستش نقشه اقتضاح پیش رفت. پیشگویی جد بزرگوارم هم گویا چندان دقیق نبوده، چون کس دیگری بهجای من پروژهی نابودی قلمروها را شروع کرده و احتمالا تمام کسانی که نجات دادیم در جنگ بین قلمروها که پیشرویمان است، میمیرند؛ و حالا که به طرز معجزهآسایی از اسکلومنس نجات پیدا کردهام، اولین کاری که میکنم این است که راهی برای ورود مجدد به آن پیدا کنم. کابوس تازه آغاز شده…
کتاب قلمروهای طلایی