«الگوهای زمان: کنجی میزوگوچی و دههی ۱۹۳۰» کتابی نوشته دونالد کیریهارا، نویسنده آمریکایی است. این اثر در دسته ادبیات تاریخی-سینمایی قرار میگیرد که به بررسی آثار کنجی میزوگوچی، از بزرگترین فیلمسازان ژاپن میپردازد. کیریهارا در این کتاب ساختارهای پیچیدهی فیلمهای میزوگوچی را با تحلیلهای تاریخی و روایی بررسی کرده است. نویسنده همچنین به تاثیر فرهنگ و جامعه بر آثار میزوگوچی میپردازد. تمرکز نویسنده در این کتاب بر آثاری است که میزوگوچی در دههی ۱۹۳۰، خلق کرده و بازتاب تحولات این دوره را بر آثار این کارگردان ژاپنی واکاوی کرده است. دهۀ 30 میلادی در سینمای میزوگوچی دورانی است که هنوز توجه فستیوالهای غربی به او جلب نشده و کارگردان در پی یافتن زبان خود برای بازگوکردن درکش از سینماست تا فرمی نو ابداع کند. کیریهارا در بخشی از این کتاب استفاده میزوگوچی از تکنیکهای سینمایی برای روایتهایی چندلایه از جامعهی ژاپن را بررسی میکند و عناصر سنتی مردم ژاپن را در آثار این کارگردان مورد تحلیل قرار میدهد. کیریهارا در پی آن است تا لایههای پنهان آثار میزوگوچی را آشکار کرده و آنها را در زمینهی تاریخیشان تحلیل کند. کیریهارا در «الگوهای زمان: کنجی میزوگوچی و دههی ۱۹۳۰» مولفههای فرمی و سبکی چهار فیلم میزوگوچی را که در دهه 30 میلادی ساخته شدهاند مورد بررسی قرار میدهد. فیلمهایی که نویسنده به آنها میپردازد عبارتند از: سقوط اوسن (1935)، مرثیه نانیوا (1936)، خواهران گیون (1936) و داستان آخرین گل داودی (1939). کیریهارا با استفاده از تعداد فراوانی منابع تاریخی گوناگون و ادغام آنها با مفاهیم نظری فیلم معاصر، راه جدیدی را برای درک فیلمهای میزوگوچی پیشنهاد میکند و استدلال میکند که هدف میزوگوچی بهعنوان یک فیلمساز، به چالش کشیدن تماشاگران به عنوان جامعه ژاپن است. کاوش کیریهارا از میزوگوچی در بافت ملی و فرهنگی خود، گامی برای ادغام نظریه فیلم، تحقیقات تاریخی و نقد مولف است.
درباره دونالد کیریهارا
دونالد کیریهارا در دانشگاه آریزونا دروس تاریخ فیلم، نقد و تئوری تدریس می کند. او سردبیر سابق The Velvet Light Trap و Wide Angle است.