این داستان شامل تعدادی خرده روایت است که حول سه شخصیت اصلی یعنی ایما اعلایی آتنا فرنود و دانیال دانشور شکل می گیرد و از طریق آنها یک روایت بزرگتر می سازد.اصلی ترین و مهمترین ایده ی متن، از کهن الگوی پرتکرار تاریخ ادبیات و اسطوره یعنی تقابل فرزندان و والدین نشات گرفته است. روایت ها و داستان دارای چفت و بست دقیقی است که هر کدام در جای خود داستان را جلو می برد. نویسنده هوشمندانه به اوضاع اجتماعی همانند فقر بیکاری اسیدپاشی و... نیز نظر دارد. رمان "تاریکی معلق روز" زندگی افرادی را نشان می دهد که با رشد روزافزون و اجتناب ناپذیر فضای مجازی و پیشرفت آن، در زندگی واقعی خود با چالش هایی روبرو می شوند. دغدغه هایی که امروزه همه ما با آنها آشناییم. زهرا عبدی نویسنده ی کتاب خود اظهار می دارد "کتاب این پرسش ها در بافت زیرین خود مطرح می کند: تعامل بین قدیم و جدید چگونه باید باشد؟ آیا نسل قدیم (پدران، حاکمان) باید نسل جدید (فرزندان، پسران) را انکار کنند؟ آیا پسران برای تغییر، باید پدران را براندازند و از بن، طرحی نو دراندازند؟ دروغ چگونه خوراک فکری رسانه هاست که آن را بام تا شام زندگی در زندگی ما تزریق می کنند؟ چرا جوانان تمایل به ایستادن برای تغییر ندارند و بیشتر تمایل دارند که رها کنند و بروند؟ آیا جنگ بعد از تاریخی که تمام می شود، تمام می شود؟ کتاب و شخصیت های کتاب در زندگی شان نشان می دهند که یک جنگ هرگز در تاریخی که تمام می شود، تمام نمی شود."