«خاکستر» یکی از رمانهای سهگانه حسین سناپور است. «آتش» و «دود» دو رمان دیگر این سهگانه هستند. که میتوان اشتراکات و یا فضایی نزدیک به هم در این کتابها دید. حسین سناپور را خوانندگان رمانهای فارسی با رمان «نیمۀ غایب» میشناسند که در اواخر دهۀ هفتاد منتشر شد و با اقبال خوانندگان و جوایز ادبی روبرو شد. حسین سناپور نویسندۀ پرکاری است که تاکنون چند رمان و مجموعه داستان از او چاپ شده است. علاوه بر این، او در زمینۀ آموزش نویسندگی نیز تاکنون چند کتاب تالیف کرده است.
موضوع رمانهای «خاکستر» و «دود» به هم شباهت دارد. نگاه شخصیت مظفر در «خاکستر» شبیه به نگاه حسام در «دود» است. بیان دیدگاهها، سرگشتگیها و حتی حدیث نفس این دو شخصیت شباهت زیادی به هم دارد. مظفر شخصیتی است که در دهۀ پنجاه مبارز و آرمانگرا بوده است، در دهۀ شصت چریک و حالا مدیری اقتصادی و سرمایهدار است. او از آرمانهایش دستشسته و قدرت انجام هر کار کثیف اقتصادی را دارد، او در بیرون از خانه مدیری ظاهرا موفق است اما نتوانسته همسر و پدری خوب یا حتی معشوقی ایدهآل برای لادن باشد. داستان «خاکستر» در طی بیست و چهار ساعت بعد از خودکشی لادن، معشوقه و همکار مظفر، میگذرد. روایتی نزدیک به جریان سیال ذهن، داستان را پیش میبرد. مرگ لادن از زوایای گوناگون پرداخت میشود. بازگشت به گذشته (فلاش بک) و روایت کابوسهای او همه در خدمت پرداخت زندگی لادن هستند. نویسنده افکار، واکنشها، خاطرهها و تداعیهایی که بدون ترتیب منطقی در ذهن شخصیت میگذرند، نشان میدهد. این نوع روایت، به شیوۀ جریان سیال ذهن نزدیک است. مرگ لادن گره داستان است و تعلیق نیز با رمزگشایی از این مرگ شکل میگیرد و همین امر باعث همراهی خواننده با شخصیتها و داستان میشود. شخصیتها هرکدام نمایندۀ قشر خاصی از جامعه هستند و همین باعث شده است که آدمهای داستان به تیپ نزدیک باشند تا شخصیت. فسادهای اقتصادی، لابیها، پولشوییها، رانت و ... از مواردی هستند که نویسنده به آنها میپردازد. دغدغههای سیاسی و اجتماعی در آثار سناپور مشهود است و در این رمان نیز این دغدغهها با وضوح بیشتری در داستان گنجانده شدهاند. سناپور در گفتگویی بیان کرده است: «داستاننویسی بدون جسارت ممکن نیست. چطور ممکن است با این همه خبر دربارۀ فسادهای سازمانیافته، نخواهیم بنویسیمشان، این طبیعیترین واکنشی است که من میتوانم نشان بدهم.»
علاقمندان به رمانها اجتماعی و سیاسی میتوانند، بخشی از معضلات امروز جامعۀ ما را در رمان «خاکستر» و در قالب داستانی خوشخوان ببینند.
کتاب خاکستر