1. خانه
  2. /
  3. کتاب رقص آدمک های کاغذی

کتاب رقص آدمک های کاغذی

نویسنده: سعید توکلی
3.5 از 1 رأی

کتاب رقص آدمک های کاغذی

Raghs-e Adamak-haye Kaghazi
انتشارات: نشر نی
٪15
160000
136000
معرفی کتاب رقص آدمک های کاغذی
کتاب روایتی است از زندگی یعقوب و گریزی می‌زند به روزگار جوانی جمشید، پیرمردی که اکنون یعقوب به او رسیدگی می‌کند. پیرمرد در گذشته انسان متمولی بوده، فردی از خانواده‌ای ثروتمند که به نجف رفته تا درس طلبگی بخواند، او با پول پدرش، حبیب، روزگار را سپری می‌کرده اما بعد از مدتی بی‌آنکه چیزی به پدرش بگوید از حوزه بیرون آمده و به کارهای دیگری مشغول شده است. جمشید حالا در خانه‌ای زندگی می‌کند و به کمک یعقوب امورات خود را می‌گذراند. یعقوب مجبور شده برای کار به شهر بیاید، پدرش در یک حادثه‌در حین کار آسیب نخاعی دیده و توان حرکت را از دست داده است و حالا پسرش اینجاست تا شاید بتواند کاری از پیش ببرد و پولی برای درمان پدر به دست بیاورد. اما چیزی جز عایدی هر ماه نصیبش نمی‌شود بااینکه در زیرزمین خانه‌ی پیرمرد پر از عتیقه‌هایی‌ست که مشکل او را حل می‌کند. جمشید می‌خواهد این عتیقه‌ها را با خود به گور ببرد؟
درباره سعید توکلی
درباره سعید توکلی
سعید توکلی متولد 1364 است و نقد شعر می‌نویسد. دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی است و از سال 1380 فعالیت ادبی را شروع کرده. اولین مجموعه شعرش با عنوان «اگر پرنده‌ام» در سال 1387 چاپ شد و دومین کتابش زیر چاپ است. نقد و نظریه ادبی، زیبایی‌شناسی و ادبیات معاصر از علاقمندی‌های اوست.
دسته بندی های کتاب رقص آدمک های کاغذی
قسمت هایی از کتاب رقص آدمک های کاغذی

این پسر مرا یاد خودم می‌اندازد. چهره آفتاب‌سوخته‌اش نه، تقدیرش را می‌گویم. تقدیر بازیگوشی دارد. آدمک‌های کاغذی برایش می‌رقصند، حتی بیشتر از آنچه دیده بودم. باورت می‌شود؟ آدمی نباید این‌قدر گرفتار و این‌قدر تنها باشد. او از من هم شکننده‌تر است. هر بار که نگاهش می‌کنم دهانم تلخ می‌شود. اولین‌بار که روبه‌رویم ایستاد ترسیدم. توی چشم‌هایش اندوه موج می‌زد. چه می‌کردم؟ با تقدیر که نمی‌شود جنگید. مگر زور آدمی به تقدیر می‌رسد؟

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب رقص آدمک های کاغذی" ثبت می‌کند