در این کتاب می خوانیم که نزار قبانی از روزگار دانش آموزی به فرهنگ و ادبیات فرانسوی معرفت پیدا کرد. بعد طی 21 سال کار در وزارت امور خارجه سوریه، در بسیاری از نقاط جهان اقامت گزید. چند زبان عمده غربی را آموخت و در آثار ادبی آنها غور نمود. از فرهنگ هر قوم بهره ها گرفت و فکر و دیدش وسعت یافت. اما با همه برخورداری از معارف و ادبیات غرب، شرقی و عرب باقی ماند و این نکته ای است باریک که شاعر و هنرمند باید از رگ و ریشه به منش و فرهنگ و مرزوبوم خویش پیوسته بماند تا آثارش اصالتی داشته باشد. از این رو از موطن خویش عاشقانه سخن می گوید یا شاعران و هنرمندانی که اندیشه و عواطف و دید شاعرانه خود را از مکتب های غرب به عاریه می گیرند، در نظر او به شکل سن ژون پرس شاعر فرانسوی جلوه می کنند، با چهره و دهان و زبان عربی که در یکی از محلات بیروت به سر می برد، یعنی با مردم خویش بیگانه اند.
کتاب داستان من و شعر