کتاب قصه های درد و درمان (داستانهای پژوهشی روزگار) که روایتهایی از درد و درمانگری در ادبیات داستانی معاصر ایران را در بر گرفته، چالش یک معرفتشناسی را در تعامل با پزشکی نو و مدرن و با اتکا به ساحت فراخ منابع تاریخ اجتماعی، ادبیات داستانی، خاطرات و سفرنامهها روایت کرده است. این روایت برگرفته از تجربههای زیستهٔ نویسنده است و اهمیت توزیع عادلانهٔ امکانات طب نوین را در عهد پهلوی پیش چشم گذاشته است؛ مسئلهای که بیش از هر جای دیگری در داستانهای اجتماعی، خاطرات و سفرنامهها بازتاب یافته است. کوشش نسیم خلیلی در این اثر بر این متمرکز بوده است که با کاربست روششناسی تاریخی همراه با ملاحظاتی بتواند از طریق ادبیات، پرتوی هر چند کوچک بر مسائل اجتماعی گذشتهٔ ایران بتاباند و اهمیت این نوع منابع را برای پژوهشگران کلاسیک و آکادمیک که همواره از این نوع منابع پرهیز دارند، برجسته کند. این کتاب دو فصل دارد؛ «هر مرضی باشه آب تربت خوبش میکنه: مروری بر جهانبینی و روششناسی درمانگران گفتمان طب سنتی» و «مردم و طب مدرن: اما و اگرها، قهرها و آشتیها».
کتاب قصه های درد و درمان