رمان «دختر عزیزم» اثر جنیفر مک من، نویسنده پرفروش نیویورک تایمز، تلفیقی تکاندهنده از ترس روانشناختی و عناصر ماوراءالطبیعه است که در بستری از روابط خانوادگی پیچیده و زخمهای گذشته گره میخورد. این رمان، داستان آلیسون اکانر را روایت میکند؛ زنی که پس سالها فاصله گرفتن از مادر الکلی و آزارگرش، میویس مجبور میشود او را در آخرین روزهای زندگی به خانه خود بپذیرد. اما پذیرش میویس، که اکنون با سرطان دست و پنجه نرم میکند، نه تنها التیام بخش گذشته نیست، بلکه دریچهای به روی رعب و وحشتی ناشناخته باز میکند. در این رمان، آلیسون، نویسنده و تصویرگر کتابهای کودک، در تلاش است زندگی آرامی را در کنار همسرش مارک و دو دخترش در ورمونت بسازد. اما تماس تلفنی از سوی دستیار میویس، او را به چالشی عمیق میکشاند: میویس در آستانه مرگ است و میخواهد آخرین روزهای زندگی را در کنار خانواده بگذراند. آلیسون با وجود خاطرات تلخ سوءاستفادههای جسمی و روانی مادر، به امید آشتی، او را به خانه میآورد. اما به زودی نشانههای عجیبی ظاهر میشوند: حضور مگسهای سیاه در اتاق دختران، شنیدن نجواهای مرموز، و اظهارات میویس که حاکی از آگاهی او از رازهایی است که نباید بداند. این اتفاقات آلیسون را به این باور میرساند که شاید میویس تحت تسخیر نیرویی شیطانی است. میویس، شخصیتی چندوجهی و ترسناک، در نوسان میان تصویر مادری آسیبدیده و موجودی شرور قرار دارد. او گاه با نوههایش با ملاطفت برخورد میکند و گاه با جملاتی مانند «من مادر تو نیستم»، آلیسون را به وحشت میاندازد. این دوگانگی، خواننده را نیز در بلاتکلیفی نگه میدارد: آیا این رفتارها ناشی از بیماری است یا واقعا نیرویی ماورایی در کار است؟ مک من با مهارت، گذشته میویس را از طریق فلاشبکها ارتباط میدهد؛ زنی هنرمند با رابطهای مرموز با معشوقهاش بابی و نقاشیهایی که راز سنگ سیاهی را در خود پنهان کردهاند. مک من با تکیه بر جزئیات محیطی، فضایی دلهرهآور خلق میکند. خانه روستایی ورمونت با تزئینات کریسمس، که نمادی از آرامش خانواده است، به تدریج به مکانی پراز سایههای ترسناک تبدیل میشود. حتی حیوان خانگی خانواده، ماکسی که در کتابهای کودکانه آلیسون قهرمان است، به عنصری نمادین در تقابل با شر تبدیل میشود. نویسنده با بهرهگیری از عناصر طبیعت-مثل بادهای زمستانی و درختان بیبرگ-بر شدت ترس میافزاید. «دختر عزیزم» فراتر از یک داستان تسخیر شیطانی، کاوشی عمیق در زخمهای خانوادگی و هزینههای آشتی است. جنیفر مک من با قلمی روان، خواننده را به دنیایی میبرد که در آن، ترس نه از هیولاها، که از شکستن حریم امنیت شخصی سرچشمه میگیرد.