دنیا، برای برخی پر است از خطر، و برای برخی، پر است از فرصت. این جان کلامی است که ماجراجویی فیلسوفانه و شاعرانهی یک نوجوان برای ساخت یک ماشین خاص که در نهایت تبدیل به یک قایق می شود را از زبان الین فینی در رمان تحسینشدهی «چگونه قایق بسازیم جاری میکند»
«چگونه قایق بسازیم» پیش از هرچیز داستانی تکاندهنده است. داستانی که سعی کرده ساختارهای ذهنی و روانی مخاطبش را از نو بسازد و برای او معنی کند.
داستان روایتی است دربارهی پسر سیزدهسالهای به نام جیمی است که رویای ساختن یک ماشین را در سر میپروراند. ماجراجویی او با زندگی معلمانش، تس و تدگ، در هم آمیخته است که با هرکدام مناقشاتی خاص دارد و در این میان نویسنده به دانشمند فقید ایرانی؛ مریم میرزاخانی نیز در قالب یک کاراکتر مجازی در داستانش جان میبخشد و او را به منبع الهامی برای قهرمان داستان در راه رسیدن به آرزوهایش مبدل میکند. منبع الهامی که برای او تفسیری تازه از بنیادها و ساختارهای زیستی و زندگی دارد.
این رمان که در یک جامعهی کوچک ایرلندی اتفاق میافتد، سعی کرده به بررسی ارتباط عشق، خانواده و جامعه نائل شود و نشان دهد که چگونه ماموریت یک نوجوان ماجراجو برای ساخت یک ماشین عجیب میتواند مردم را دور هم جمع کند و به آنها کمک کند تا از غم و اندوه روزمرگی رهایی یابند.
الین فینی، نویسنده و شاعری از غرب ایرلند است. حس شاعرانهی او در جایجای متن این رمان چشمنواز است و به متن داستان شورانگیزی خاصی بخشیده است. کلمات در دست او موجوداتی لطیف به شمار میرود که سعی دارند با چاشنی تخیل بر اهمیت ساختارهای اجتماعی از جمله خانواده تاکید داشته باشند.
جیمی قهرمان این رمان عاشق رنگ قرمز است و عاشق درختان بلند، عاشق بارانی که همراه با باد باشد، عاشق انحنای اشیاء خاص، رودخانهها، گربهها و ادگار آلن پو است.
در سیزدهسالگی، دو چیز در زندگی او بیشتر از هرچیز اهمیت پیدا کرده اول ساختن یک ماشین حرکت دائمی، و دوم ارتباط با مادرش که در زمان تولدش درگذشته است.
در ذهن او، این چیزها ارتباط نزدیکی با هم دارند و با این ماشین میتواند به نادیدهها و حتی مادرش دست پیدا کند.
الین فینی شاعر، رماننویس و نمایشنامهنویس ایرلندی است. نوشتههای او بر «موضوعات مرکزی تاریخ، هویت ملی و نهادهای دولتی» تمرکز دارد و به بررسی چگونگی ساختار این نیروها در زندگی روزمره زنان ایرلندی میپردازد.