کتاب سرخ موی گوشه نشین

Redhead by the Side of the Road
کد کتاب : 54069
مترجم :
شابک : 978-6229718827
قطع : جیبی
تعداد صفحه : 200
سال انتشار شمسی : 1399
سال انتشار میلادی : 2020
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

از کتاب های پرفروش نیویورک تایمز

معرفی کتاب سرخ موی گوشه نشین اثر آن تایلر

کتاب «سرخ موی گوشه نشین» رمانی نوشته ی «آن تایلر» است که نخستین بار در سال 2020 انتشار یافت. «مایکا مورتیمر» زندگی خود را طبق عادت ها و چارچوب هایی مشخص و یکسان پیش می برد. اما روتین زندگی او زمانی تغییر پیدا می کند که یکی از دوستانش به او می گوید در آستانه ی از دست دادن خانه اش قرار گرفته است. اما اوضاع زمانی پیچیده تر می شود که نوجوانی غریبه به خانه ی «مایکا» می رود و ادعا می کند که پسر اوست. این اتفاقات غافلگیرکننده، و دگرگون شدن زندگی به دقت برنامه ریزی شده ی «مایکا» ممکن است او را برای همیشه تغییر دهد. کتاب «سرخ موی گوشه نشین» داستانی دلنشین، لذت بخش و عمیقا احساس برانگیز درباره ی دیدن جهان با نگاهی نو است.

کتاب سرخ موی گوشه نشین

آن تایلر
آن تایلر، زاده ی ۲۵ اکتبر سال ۱۹۴۱ در مینیاپولیس، مینه سوتا، رمان نویس، داستان نویس و منتقد ادبی آمریکایی و برنده ی جایزه ی پولیتزر برای داستان در سال ۱۹۸۹ است.آن تایلر در سال ۱۹۶۳ با نویسنده و روانپزشک ایرانی، تقی مدرسی ازدواج کرد. مدرسی که ۱۰ سال از او بزرگتر بود، در آمریکا مشغول تحصیل بود. آن ها در دانشگاه دوک با هم آشنا شدند و علاقه به ادبیات سبب شد که بیشتر به یکدیگر نزدیک شوند. پس از ازدواج و به علت پایان یافتن اعتبار ویزای اقامت مدرسی در آمریکا، به مونترال کانادا نقل مکان کردند و پس از...
نکوداشت های کتاب سرخ موی گوشه نشین
A sparkling novel about misperception and second chances.
رمانی درخشان درباره ی کج فهمی و فرصت های دوباره.
Barnes & Noble

Anne Tyler has every gift a great novelist needs.
«آن تایلر» تمام استعدادهای مورد نیاز یک رمان نویس برجسته را دارد.
New York Times New York Times

One of Tyler’s best yet.
یکی از بهترین آثار «تایلر» تا کنون.
People People

قسمت هایی از کتاب سرخ موی گوشه نشین (لذت متن)
این که در سر مردی مثل «مایکا» چه می گذرد، آدم را به فکر فرو می برد. چنین مرد کوته فکر و محدودی، آنقدر منزوی که چیزی ندارد تا برایش لحظه شماری کند، چیزی که درباره اش خیال پردازی کند.

صبح یک روز دوشنبه بیدار می شود و می بیند که نوری خاکستری، ناامیدکننده و گرفته از پنجره ی تاریک می تابد و همه ی خبرهای رادیوی ساعتی هم به طرز باورنکردنی ناراحت کننده است.

«مایکا» با کسالت این اخبار را گوش می کند؛ اخباری که قرار نیست او را غافلگیر کنند.