رمانی خردمندانه، به یاد ماندنی و عمیقا تکان دهنده درباره ی فقدان و بهبودی.
رمانی فوق العاده جذاب، با نثری درخشان.
اثری لذت بخش.
انگار اندوهی که حس می کنم، در پتویی پیچیده شده است. هنوز آنجاست، اما لبه های تیزش... یک جورهایی پوشانده شده اند. بعد، هر از چند گاهی، فقط برای این که نگاهی بیندازم، گوشه ی پتو را بالا می زنم و... وای! هنوز مثل یک چاقو تیز است! نمی دانم هیچ وقت تغییری خواهد کرد یا نه.
فهمیدم یکی از بدترین چیزها درباره ی از دست دادن همسرتان همین است: همسرتان دقیقا همان شخصی است که می خواهید در این مورد با او صحبت کنید.
هیچ زوجی که در حال خرید حلقه های ازدواج هستند، دوست ندارند این موضوع به آن ها یادآوری شود که یکی از آن ها در آینده مجبور خواهد شد حلقه ی شریک زندگی اش را از یک پرستار یا مأمور کفن و دفن پس بگیرد.
تمام خانواده های داستان های «آن تایلر»، متفاوت هستند و این نکته بدون تردید در مورد خانواده ی «تال»، در کتاب «شام در رستوران دلتنگی»، نیز صدق می کند.