کتاب راهنمای وداع

The Beginner's Goodbye
کد کتاب : 2594
مترجم :
شابک : 978-6004052818
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 252
سال انتشار شمسی : 1397
سال انتشار میلادی : 2012
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

نامزد دریافت جایزه ی دوبلین سال 2014

از پرفروش ترین کتاب های نیویورک تایمز

معرفی کتاب راهنمای وداع اثر آن تایلر

کتاب راهنمای وداع، رمانی نوشته ی آن تایلر است که اولین بار در سال 2012 منتشر شد. آرون که از ناحیه ی دست و پای راست معلول است، همیشه با خواهرش که دائما می خواسته او را تحت کنترل داشته باشد، با چالش مواجه بوده است. به همین خاطر وقتی آرون با زنی جوان، مستقل و رک به نام دوروتی آشنا می شود، احساس می کند هوایی تازه برای استشمام کردن یافته است. آرون بی درنگ با دوروتی ازدواج می کند و آن ها زندگی نسبتا آرام و رضایت بخشی را در کنار هم دارند. اما وقتی درختی روی خانه ی آن ها می افتد و جان دوروتی را می گیرد، آرون احساس می کند که زندگی اش برای همیشه نابود شده است. آرون در این شرایط سخت و جان فرسا، تنها با دیدن شمایلی از دوروتی در جاهای مختلف کمی به آرامش می رسد اما به تدریج درمی یابد که شاید برای او نیز، راهی برای وداع با عشقش وجود داشته باشد.

کتاب راهنمای وداع

آن تایلر
آن تایلر، زاده ی ۲۵ اکتبر سال ۱۹۴۱ در مینیاپولیس، مینه سوتا، رمان نویس، داستان نویس و منتقد ادبی آمریکایی و برنده ی جایزه ی پولیتزر برای داستان در سال ۱۹۸۹ است.آن تایلر در سال ۱۹۶۳ با نویسنده و روانپزشک ایرانی، تقی مدرسی ازدواج کرد. مدرسی که ۱۰ سال از او بزرگتر بود، در آمریکا مشغول تحصیل بود. آن ها در دانشگاه دوک با هم آشنا شدند و علاقه به ادبیات سبب شد که بیشتر به یکدیگر نزدیک شوند. پس از ازدواج و به علت پایان یافتن اعتبار ویزای اقامت مدرسی در آمریکا، به مونترال کانادا نقل مکان کردند و پس از...
نکوداشت های کتاب راهنمای وداع
A wise, haunting, and deeply moving novel about loss and recovery.
رمانی خردمندانه، به یاد ماندنی و عمیقا تکان دهنده درباره ی فقدان و بهبودی.
Barnes & Noble

An absolute charmer of a novel, with sparkling prose.
رمانی فوق العاده جذاب، با نثری درخشان.
The Boston Globe

A pleasure to read.
اثری لذت بخش.
Los Angeles Times Los Angeles Times

قسمت هایی از کتاب راهنمای وداع (لذت متن)
انگار اندوهی که حس می کنم، در پتویی پیچیده شده است. هنوز آنجاست، اما لبه های تیزش... یک جورهایی پوشانده شده اند. بعد، هر از چند گاهی، فقط برای این که نگاهی بیندازم، گوشه ی پتو را بالا می زنم و... وای! هنوز مثل یک چاقو تیز است! نمی دانم هیچ وقت تغییری خواهد کرد یا نه.

فهمیدم یکی از بدترین چیزها درباره ی از دست دادن همسرتان همین است: همسرتان دقیقا همان شخصی است که می خواهید در این مورد با او صحبت کنید.

هیچ زوجی که در حال خرید حلقه های ازدواج هستند، دوست ندارند این موضوع به آن ها یادآوری شود که یکی از آن ها در آینده مجبور خواهد شد حلقه ی شریک زندگی اش را از یک پرستار یا مأمور کفن و دفن پس بگیرد.