رمانی غنی و هیجان انگیز.
قصیده ای برای پیچیدگی های زندگی خانوادگی.
در زمره ی بهترین آثار ادبیات آمریکا در زمان حال.
چیزی که گفتی مهم نبود. حسی که بهم دست داد وقتی اون حرف رو زدی، اهمیت داشت.
گاهی اوقات رویاپردازی می کرد که در پایان زندگی اش، فیلمی به او نشان خواهند داد از تمام راه هایی که نرفته بود، و این که این راه ها به کجاها می توانستند ختم شوند.
برای اولین بار، اشک ها جاری نمی شدند. فهمید که ممکن بود حق با مایکل باشد. واقعا ممکن بود برای باریدن برف، هوا بیش از اندازه سرد باشد.