در کتاب "لالایی برای دختر مرده"، داستان زهره، یک دختر جوان، روایت میشود که قدرتی ویژه دارد و از آنچه که دیگران نمیبینند، مطلع میشود. اما هیچکس او را باور نمیکند و زهره به دنبال کسی است که بتواند او را درک کند. در این راه، خبر این قدرت زهره در سرتاسر شهرک پخش میشود. زهره میگوید که یک دختر با موهای خاکستری را میبیند که دستهایش از آرنج به پایین سوخته و به طور مرموزی صد سال پیش هم مرده است...
در کتاب، هر یک از راویان داستان خود را بازگو میکنند و تمام داستانها با داستان اصلی که نویسنده روایت میکند، همبستگی دارند. این داستان، درد و سختیهایی است که دختران در طول تاریخ تحمل کردهاند؛ از فروش دختران در قوچان تا شکنجه و سختیهایی که برخی دختران در خانوادهها میکشند و نادیده گرفته میشوند، و قربانی شدن دختران در دورههای سخت زندگی خانوادهها.
کتاب لالایی برای دختر مرده