1. خانه
  2. /
  3. کتاب من بیچاره بچه ام و هیچ کاره 1

کتاب من بیچاره بچه ام و هیچ کاره 1

نویسنده: یوتا ریشتر
3.2 از 1 رأی

کتاب من بیچاره بچه ام و هیچ کاره 1

Ich bin hier bloß das Kind
انتشارات: افق
٪15
135000
114750
معرفی کتاب من بیچاره بچه ام و هیچ کاره 1
کتاب «من بیچاره بچه‌ام و هیچ‌کاره»، نوشته‌ی یوتا ریشتر، نخستین جلد از مجموعه‌ی چهارجلدی «من بیچاره» است. این کتاب با نگاهی عمیق و در عین حال صمیمی و کودکانه، داستان دختری به نام هانا را روایت می‌کند؛ دختری که در دل یک خانه‌ی عجیب، میان روابط پیچیده‌ی خانوادگی، درگیر احساس نادیده‌ گرفته‌شدن و بی‌قدرتی است.
هانا با مادر و ناپدری‌اش در خانه‌ای بزرگ زندگی می‌کند، اما این بزرگی برای او امنیت نمی‌آورد. پدر واقعی‌اش از او دور است و انگار کسی صدای او را نمی‌شنود. او از بسیاری چیزها ناراضی‌ست: از خانه‌ی نامأنوس‌شان، از اتاق‌هایی که مادر با سلیقه‌ی خودش طراحی کرده، و از رفتارهای مادر در مکان‌های عمومی که برایش خجالت‌آورند. این نارضایتی‌ها تنها به خانه محدود نمی‌شود؛ هانا در مدرسه نیز با معلم‌ها و هم‌کلاسی‌هایش درگیر است، گاه از دستشان خشمگین می‌شود و گاه دل‌خور، و همه‌ی این‌ها باعث می‌شود بیشتر احساس کند که هیچ کنترلی روی زندگی‌اش ندارد.
با وجود تمام این دل‌خوری‌ها و حس بی‌کاره بودن، روایت کتاب تنها سیاه و غم‌زده نیست. هانا به تدریج درمی‌یابد که قدرت‌هایی در وجودش نهفته است؛ قدرت‌هایی که شاید بزرگسالان متوجهشان نباشند، اما برای یک کودک، بسیار مهم و سازنده‌اند. او در مدرسه دوستی واقعی پیدا می‌کند، کسی که به حرف‌هایش گوش می‌دهد و کمکش می‌کند تا با دنیای اطرافش بهتر کنار بیاید. در بزنگاه‌هایی، هانا از خود شجاعت نشان می‌دهد؛ مثلا وقتی تصمیم می‌گیرد در برابر زورگویی برخی بچه‌ها بایستد.
این کتاب با نثری ساده، صمیمی و گاه طنزآمیز، از دل و زبان یک کودک روایت می‌شود و با مهارتی ظریف، احساسات پیچیده‌ای چون نادیده گرفته‌شدن، نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن، و تلاش برای یافتن جایگاه خود در خانواده و جامعه را به تصویر می‌کشد. مخاطب، چه کودک باشد و چه بزرگ‌سال، می‌تواند با هانا هم‌دل شود و در مسیر رشد او، خود را نیز بازبینی کند.
درباره یوتا ریشتر
درباره یوتا ریشتر
یوتا ریشتر، زاده ی 30 سپتامبر 1955، نویسنده ی آلمانی داستان های کودک و نوجوان است.ریشتر در پانزده سالگی به دیترویت آمریکا رفت و اولین داستان خود را در آن جا نوشت. او برای این که زبان مادری خود را فراموش نکند این داستان را به رشته ی تحریر درآورد و در همان دوران مدرسه آن را به چاپ رساند.ریشتر پس از تحصیل در رشته های الهیات، ارتباطات و زبان آلمانی، به عنوان نویسنده ای مستقل مشغول به کار شده است.
قسمت هایی از کتاب من بیچاره بچه ام و هیچ کاره 1

مامان بزرگ می گوید: زن و شوهری که خانه بخرند هیچ وقت از هم جدا نمی شوند. اما انگار همیشه هم اینجوری نیست. چون مامان بزرگ خیلی زود حرفش را عوض می کند و می گوید: ناراحت نباش عزیز دل! زندگی یعنی تغییر. حالا تکلیف من چیست که دلم تغییر نمی خواهد؟ می خواهم همه چیز همین شکلی که هست باقی بماند. ولی خواسته های من انگار هیچ اهمیتی ندارند و...

مقالات مرتبط با کتاب من بیچاره بچه ام و هیچ کاره 1
راهکارهایی برای علاقه مند کردن کودکان به کتاب خواندن
راهکارهایی برای علاقه مند کردن کودکان به کتاب خواندن
ادامه مقاله
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب من بیچاره بچه ام و هیچ کاره 1" ثبت می‌کند