1. خانه
  2. /
  3. کتاب روزی که یاد گرفتم عنکبوت ها را اهلی کنم

کتاب روزی که یاد گرفتم عنکبوت ها را اهلی کنم

نویسنده: یوتا ریشتر
پیشنهاد ویژه
3.2 از 1 رأی

کتاب روزی که یاد گرفتم عنکبوت ها را اهلی کنم

The Day When I Learned to Tame Spiders
انتشارات: افق
٪25
20000
15000
معرفی کتاب روزی که یاد گرفتم عنکبوت ها را اهلی کنم
«روزی که یاد گرفتم عنکبوت‌ها را اهلی کنم» اثر یوتا ریشتر از تأثیرگذارترین نویسندگان ادبیات کودک و نوجوان آلمان است. این کتاب «برنده‌ی جایزه‌ی ادبیات کودک و نوجوان آلمان» در سال ۲۰۰۱ شده است.
شخصیت اصلی این داستان پسری به نام راینر است. مادر او بیمار و الکلی است، بنابراین هیچ توجهی به سر و وضع و رفتار راینر نمی‌کند. او کثیف و آشفته است و بچه‌ها اسمش را راسوی بوگندو گذاشته‌اند. راینر اخلاق و رفتار مناسبی هم ندارد و به همین دلیل همه از او دوری می‌کنند و معتقدند راینر موجودی مزاحم، فضول، عوضی، بی‌خاصیت و به شدت دغل و حیله‌گر است، اما او دوست دارد با بچه‌ها بازی کند و با آن‌ها دوست شود.
در همسایگی راینر، دختربچه‌ای زندگی می‌کند که از گربه و عنکبوت خیلی می‌ترسد. او بارها به پدر و مادرش از ترس‌هایش گفته است اما آن‌ها اهمیتی نداه‌اند. او تصمیم می‌گیرد این موضوع را به راینر بگوید تا شاید راهی برای خلاص شدن از دست گربه و عنکبوت پیدا کند. راینر گربه را فراری می‌دهد و راه و رسم اهلی کردن عنکبوت‌ها را به او یاد می‌دهد. دختر به خاطر مهربانی راینر و حل مشکلش با او دوست می شود. کم‌کم شجاعت و جسارت راینر بیشتر بر روی دختر تاثیر می‌گذارد و باعث می‌شود او بر ترس‌هایش غلبه کند. اما خیلی زود، نه تنها بچه‌ها بلکه والدین و همسایه‌ها، دختر را به خاطر دوستی با راینر، سرزنش و تحقیر می‌کنند. آن‌ها معتقدند دختر تحت تاثیر رفتارهای نادرست راینر قرار می‌گیرد. حالا دخترک باید تصمیم بگیرد که چه راهی را انتخاب کند.
ریشتر در این داستان به دوستی‌های عمیق می‌پردازد که فراتر از تفاوت‌های ظاهری است. دوستی‌هایی که در آن‌ها قضاوت وجود ندارد. دو شخصیت اصلی این داستان را چیزهای مشترکی به هم نزدیک می‌کند و بین‌شان دوستی شکل می‌گیرد. هر دو تنها هستند و به نوعی از سوی دیگران طرد شده‌اند. پدر و مادر دخترک به او توجه نمی‌کنند و ترس‌های او برای‌شان اهمیت ندارد، راینر نیز به خاطر سر و وضع ظاهری و رفتار ناهنجارش از سوی بچه‌ها طرد شده است. همین موضوع آن‌ها را به هم نزدیک می‌کنند. آن‌ها از ترس‌های‌شان برای هم می‌گویند و دخترک با کمک راینر بر ترس‌هایش غلبه کند. دوستی آن‌ها به شکل عمیقی شکل می‌گیرد و آن‌ها می‌توانند بر ترس دیگری هم غلبه کنند؛ ترس از قضاوت و سرزنش دیگران.
«روزی که یاد گرفتم عنکبوت‌ها را اهلی کنم» شخصیت‌هایی جذاب دارد، هر چند در ابتدا شاید دوست‌داشتنی نباشد اما وقتی داستان جلو می‌رود و خواننده آن‌ها را بیشتر می‌شناسد، دوست‌داشتنی هم می‌شوند. داستان نیز در قالب قصه‌ای پرکشش به درونیات نوجوانان می‌پردازد. بنابراین این کتاب انتخابی مناسبی برای مخاطبان نوجوان است.
درباره یوتا ریشتر
درباره یوتا ریشتر
یوتا ریشتر، زاده ی 30 سپتامبر 1955، نویسنده ی آلمانی داستان های کودک و نوجوان است.ریشتر در پانزده سالگی به دیترویت آمریکا رفت و اولین داستان خود را در آن جا نوشت. او برای این که زبان مادری خود را فراموش نکند این داستان را به رشته ی تحریر درآورد و در همان دوران مدرسه آن را به چاپ رساند.ریشتر پس از تحصیل در رشته های الهیات، ارتباطات و زبان آلمانی، به عنوان نویسنده ای مستقل مشغول به کار شده است.
ویژگی های کتاب روزی که یاد گرفتم عنکبوت ها را اهلی کنم
  • برنده جایزه ادبیات نسل جوان آلمان سال 2001
مقالات مرتبط با کتاب روزی که یاد گرفتم عنکبوت ها را اهلی کنم
راهکارهایی برای علاقه مند کردن کودکان به کتاب خواندن
راهکارهایی برای علاقه مند کردن کودکان به کتاب خواندن
ادامه مقاله
چرا باید کودکان را با داستان ها آشنا کنیم
چرا باید کودکان را با داستان ها آشنا کنیم

داستان ها نقشی مهم و حیاتی در رشد و پیشرفت کودکان دارند. کتاب هایی که می خوانند و شخصیت هایی که از طریق ادبیات با آن ها آشنا می شوند، می توانند به دوستانشان تبدیل شوند.

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب روزی که یاد گرفتم عنکبوت ها را اهلی کنم" ثبت می‌کند