کتاب دیلماج

Dilmaj
کد کتاب : 15191
شابک : 978-6003531635
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 144
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 2006
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 7
زودترین زمان ارسال : 12 اردیبهشت

تقدیر شده در جایزه ی رمان متفاوت (واو)

معرفی کتاب دیلماج اثر حمیدرضا شاه آبادی

در این کتاب آنچه مدنظر ماست دستیابی به چهره واقعی میرزا یوسف است. اگر چه با وجود این همه اختلاف در منابع نیل به این هدف بسیار سخت مینماید قصد ما آن است که با دوری از پیش داوری گام به گام با دریافتهایی که از منابع موجود و مدارک مستند - خصوصا زندگی نامه خود نوشت او به دست میآید چهره میرزایوسف را هر چه دقیق تر و واقعی تر ترسیم کنیم و البته بدیهی است که برای شناخت او به شناخت دیگران آنان که با وی دمساز بوده اند نیز احتیاج داریم.
منابع ما در شناخت میرزایوسف محدود نیست. او اگر چه هیچ گاه آوازه ای چون میرزا ملکم خان ناظم الدوله - که زمانی مرید او بود و یا میرزا فتحعلی آخوندزاده نیافت در منابع تاریخی خصوصا آنها که به حرکتهای مشروطه خواهی در گیلان پرداخته اند به کرات مورد اشاره قرار گرفته است. فی المثل لویی را بنیو در کتاب مشروطه گیلان در بیان وقایع طالش و کرکانرود بارها نام میرزایوسف و شرح اعمال او را آورده است و این جای خوشوقتی بسیار دارد چرا که خود میرزایوسف در خاطراتش به اجمال از این حوادث گذشته است.
دیگری را پورتهای نظمیه در دوران ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه قاجار است که گاه به برخی حوادث مرتبط با زندگی میرزایوسف اشاره کرده.اند همچنین کتاب تاریخ آغازین فراماسونری در ایران با ارائه اسناد و مدارک معتبر نحوه ورود میرزایوسف به لژ فراماسونری و فعالیتهای او در این لژ را برای ما روشن میکند
و اما مهم ترین منبع ما در شناخت شخصیت میرزا یوسف زندگی نامه خود نوشت اوست که به لطف آقای محمدرضا مستوفی نیا نوه برادر میرزا یوسف کارمند محترم اداره دارایی (مرکز در اختیار نگارنده این سطور قرار گرفته است. این زندگی نامه مجموعه ای است حجیم و مفصل که اصالت آن پس از بررسیهای کارشناسانه به اثبات رسیده است میرزا یوسف نگارش زندگی نامه خود را در راه عزیمت به لندن و دیدار میرزا ملکم خان ناظم الدوله آغاز کرده و پس از شرح گذشته زندگی خود یادداشتهای مفصلی را به شکل روزانه به آن اضافه کرده است زندگی نامه میرزا یوسف چون دیگر نوشتههای او زبان ساده ای دارد. وی این زبان ساده را به تقلید از میرزا ملکم خان برگزیده است و اگر چه گاه برخی نوشتههای دیگر او به اقتضای مضمون و محتوا زبانی مشکل تر از زندگی نامه او دارند در کل میتوان همه نوشته های به جامانده از میرزایوسف را ساده و خواندنی نامید.
زندگی نامه خودنوشت میرزایوسف در کنار رسالات سه گانه به جامانده از او به نامهای رساله عشقیه در حصول آزادی و طریق آدمیت میتواند تصویر جامعی از نحوه تفکر میرزا یوسف به ما ارائه کند. علاوه بر آنچه گفتیم شناخت ما از زندگی میرزا یوسف خان مستوفی با بررسی منابع پراکنده ای چون گزارشهای تلگرافخانه گیلان در جنبش مشروطیت و خاطرات محمد علی فروغی ذکاءالملک کامل میشود.

کتاب دیلماج

حمیدرضا شاه آبادی
حمیدرضا شاه آبادی (زاده ۱۳۴۶، تهران) پژوهشگر تاریخ، داستان‌نویس و نمایش‌نامه‌نویس معاصر است. وی از نویسندگان در حوزه ادبیات نوجوان و بزرگسال و یکی از مدیران با سابقه در نشر با تجربه مدیریت بر انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و مؤسسه نشر بین‌المللی الهدی است. نوشتن را از جوانی و بدون آموزش خاصی و با داستان کوتاه آغاز کرد. بعدها داستان‌نویسی را وسعت داد و چند نمایش‌نامه نوشت و چند فیلم کوتاه را هم ساخت. اولین داستانش به نام قبل از باران در یک مجله هفتگی ...
قسمت هایی از کتاب دیلماج (لذت متن)
سال های عاشقی میرزایوسف شاید از آرام ترین سال های زندگی اوست. خلاف دیگر عشاق او از خود آشفتگی و اضطراب نشان نمی دهد و در راه وصل بی تابی نمی کند گویی پیش از آنکه به فکر وصل باشد از عاشقی کردن لذت می برد لذت هجران در کنار امیدی آرام بخش نسبت به وصل در آینده، وجود او را لبریز کرده و او سه سال از دوران جوانی اش را سرشار از این لذت پشت سر گذاشته است. خود او در رسالهٔ عشقیه نوشته است: «اگر امید به وصل در دل عاشق باشد و معشوق را دور از دست نینگارد در هجران لذتی است که در وصل نیست. چرا که اصل عاشقی در هجران است و عشق را معنایی جز فراق نیست.» اگر چه میرزایوسف این رساله را در سال های بعد یعنی پس از پایان ناخوشایند داستان عشقش به زینت نوشته است، اما از لابه لای سطور آن می توان فهمید که او سال های عاشقی خود را به آرامی و دور از آشفتگی و اضطراب سپری کرده است. در طول این سال ها میرزایوسف فقط یک بار احساس آشفتگی و بی قراری کرده است. و آن زمانی است که زینت خانهٔ فروغی ها را ترک می کند. چرا که «شهرت تعلیم آوازش به توسط مرد نامحرم در میان مردم پیچیده، سکونت بیشتر او در خانه هم برای خود او و هم برای محمدحسین خان بدنامی به بار می آورد و ای بسا بساط تعلیم نوباوگان یکسره برچیده می شد. پس ترک منزل کرده و گاه از شخص محمدحسین خان در خانه خودشان درس می گرفت.»