کتاب روزگار بوسه و خون داستانی از حسن کیقبادی است. داستانی که با حال و هوای روزهای پیش از انقلاب، جوش و خروش مردم و ماجراهایی همراه است که شما را به سفری در زمان میبرد.
داستان درباره جوانانی است که به خیال انجام کاری بزرگ و شجاعانه دوست دارند به گروههای انقلابی بپیوندند. با جسارت و دلاوری به انجام وظایفی بپردازند که از آنها خواستهاند. از پخش کردن اعلامیهها و شبنامهها گرفته تا نوشتن شعار روی در و دیوارها. ساختن کوکتل مولوتوف و شرکت در راهپیمایی و تظاهرات و …
حسن کیقبادی با روزگار بوسه و خون، شما را به سفری در سالهای پیش از انقلاب ایران میبرد. با جوانانی آشنایتان میکند که با شجاعت و جسارت، دغدغه ایجاد تغییرات را در مملکتشان داشتند.
حسن کیقبادی، نویسنده ایرانی متولد ۱۳۵۹ می باشد.
زهره میخندد. الیاس هم خندهاش میگیرد. زهره بلندتر میخندد، الیاس قهقهه میزند. زهره هم. -این شاید کارتو بسازه. زهره تکه ترکش را میان هوا میرقصاند. خمپارهها ضرب میگیرند. تیرها کلیکی تمبک میزنند. رد سوراخ پهلوی الیاس مورمور میشود…