این اثر شامل نه داستان کوتاه است. هر داستان ماجرایی مستقل دارد ولی شخصیتها ثابت هستند. مختار، شخصیت اصلی داستان، نوجوانی است با جثه نحیف که دنبال ماجراجویی و قهرمان بازی همراه با گروه کوچکش است. خواننده با مطالعه هر داستان، ماجرایی هیجانانگیز را دنبال میکند و حس قدرت طلبی، الگویابی، مردانگی و استقلال طلبی یک نوجوان را لمس میکند. این مجموعه با دغدغه و احساس نیار در خصوص ضرورت حفظ فرهنگ، زبان و گویش ایرانی به چاپ رسیده است.
"عباس آقا همان طور که جعبه را باز میکرد، میگفت: «می دونی بچه این یک جعبه است که به ما عکس نشون می ده و صدا هم داره مثل پرده سینما دیدی نه»؟ این بار سرفراز درآمدم و گفتم: «ها! بله دیدم، دیدم. کارتن باز شده بود و حالا یک جعبه سر راه بود. گفتم: «باید جعبه رو هم باز کنیم»؟ عباس آقا گفت: «نه این خودش تلویزیونه». دو سرش را گرفتیم و بالا آوردیم. حسابی سنگین بود. جعبه را گوشه ی اتاق گذاشتیم. عباس آقا دوتا درش را باز کرد. ناخداگاه لبخند زدم. شباهت عجیبی به کمد داشت. عباس آقا چند سیم را به هم و به تلویزیون وصل کرد و بعد هم یک میله ی بلند شاخه شاخه روی بام نصب کرد و کلیدی را چرخاند و ناگهان دیدم مثل پرده سینما، صفحه روشن شد و صدای خش خش جعبه اتاق را پرکرد."