1. خانه
  2. /
  3. کتاب مشت خالی گل یا پوچ

کتاب مشت خالی گل یا پوچ

4 از 1 رأی

کتاب مشت خالی گل یا پوچ

The Empty Closed Hand
انتشارات: یوشا
15000
معرفی کتاب مشت خالی گل یا پوچ
در این خانه همنشین زنی می شویم که به قول خود همیشه این جور چیزها را می بیند: نخ آویزان به یک دکمه، دانه های درآمده ی زیر ابروها، درزهای شکافته، دررفتگی جوراب ها، زیپ های باز و ... اما در عین حال برای همه روزها رنگی قائل است: جمعه بی گمان قرمز بود؛ نه از آن قرمزهای اناری خوش رنگ، نه؛ از آن قرمزهایی که نارنجی داشتند. پنجشنبه سبز بود، شنبه زرد و دوشنبه آبی. شاید یک عامل پیش بردن داستان ها همین نگاه متضاد نویسنده است. اما این خانه صرفا محل آشنایی با این زن نیست بلکه جهانی است در خود که ما را با دیگرانی آشنا می کند که هر یک دغدغه ها و علائق خاص خویش را دارند و به عبارتی دیگر در جهانی از تفاوت ها و تضادها به سر می برند. پس از بخش معرفی خود و خانه به عنوان دری برای ورود به جهان داستان و خانه و خانم خانه، نویسنده در شانزده بخش کوتاه دیگر این کتاب از آدم هایی می گوید که به عنوان مستأجر احتمالی برای بازدید می آیند و هر یک داستان خود را دارند.
قسمت هایی از کتاب مشت خالی گل یا پوچ

دلم برای زن بودنم تنگ شده بود، آش رشته پختم، ملافه ها را اتو کردم، لاک زدم، از عکس هایم به آینه چسباندم، لباس خواب حریر مشکی خریدم، موهایم را با ماژیک طلایی مش کردم، خیاطی کردم... که به خاطر بیاورم زنم. اما زن نمی شوم انگار. نه در کاموا فروشی های میدان حسن آباد، نه جلوی ویترین طلا فروشی های خیابان کریم خان، حتی کنار یک ماهیتابه پر از پیاز داغ... خودم را از که از کجا باید پس بگیرم؟

مقالات مرتبط با کتاب مشت خالی گل یا پوچ
توصیه های «جویس کارول اوتس» درباره هنر خلق «داستان کوتاه»
توصیه های «جویس کارول اوتس» درباره هنر خلق «داستان کوتاه»
ادامه مقاله
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب مشت خالی گل یا پوچ" ثبت می‌کند