داستان اصلی کتاب در مورد سروان ارتش قبل از انقلاب است که به خاطر درگیری با افسری امریکائی مورد غضب مافوقهایش قرار میگیرد و به عنوان زندانبان به دوستاق (غارـ زندانی سری در مکانی ناشناخته) تبعید میشود. کتاب در چهار فصل با عناوین دوستاق ( به معنی زندان) اتانازی. فراموشخانه و زندان متروک نوشته شده است. در فصل اول با شکیب دوستاق زندانیها و زندانبانها آشنا میشویم فصل دوم شکیب با آشنائی با محیط جدید سعی میکند به دوستاق نظم بدهد.در فصل سوم زندانی جدید از راه می رسد و در فصل چهارم شاهد ماجراهای هیجان انگیزی خواهید بود. زندانبان داستان فراموش شدگانی است که به مرگ خودشان راضی شدهاند. هر محکوم و زندان بانی که پایش به دوستاق میرسد فراموش میشود و محکوم به فراموش کردن است.